همانطور که در بخش قبلی به آن اشاره کردیم، در حال حاضر، مدیتیشن در بسیاری از کشورهای غربی و اروپایی متداول شده است و تحقیقات گسترده تأثیرات مثبت مراقبه بر سلامتی افراد را به خوبی نشان میدهد. نتایج این تحقیقات به قدری جالب توجه است که اخیراً به یکی از موضوعات تحقیقاتی جذاب در حوزه علوم پزشکی تبدیل شده است.
سابقه مدیتیشن به دوران هند باستان و دوران وداییان باز میگردد و یکی از روش های سنتی آیورودا (علم زندگی) در سیستم مراقبتی و بهداشتی وداییان بوده است.
اصلاح مدیتیشن، در حال حاضر، به صورت عام برای مجموعه تکنیک های متنوعی مانند تفکر عمیق، تمرکز، مراقبه هدایت شده، تمرینات حرکتی مراقبه یا مدیتیشن مانند یوگا و تای چی، چیکونگ، تمرینات تنفسی و مانترا به کار برده میشود که در سطوح مختلف حواس، ذهن، عقل و احساسات عمل میکنند.
یادگیری و تمرین برخی از تکنیکها بسیار آسان است، در حالی که بعضی دیگر از آنها به قدری دشوار هستند که شرکت کنندگان قید انجام آنها را به کلی میزنند. بر اساس علم ودایی (دانش متون ودایی هند باستان)، هدف واقعی و اصلی مراقبه این است که فرد را به دنیای درونی عمیق خود متصل کند. در واقع، تمامی تکنیک هایی که به کار برده میشود در نهایت برای رسیدن به این هدف واقعی مراقبه هستند.
از آنجایی که ارتباط عصبی و فیزیولوژیکی مراقبه بر تغییرات مغزی قبلاً بررسی شده است، این مقاله با هدف بررسی اثرات مفید و زیر بنایی عمیق تر مرتبط با مراقبه به بررسی فرآیند مدیتیشن در سطح اساسیتری میپردازد. در این مقاله، به چکیدهای از تحقیقات انجام شده در خصوص اثرات مدیتیشن اشاره خواهیم کرد.
فرآیند مدیتیشن یا مراقبه
برای درک واقعی مراقبه در قدم اول باید بدانیم که علوم ودایی هند باستان با چه دیدی به انسان نگاه میکند که این کار جز از طریق بررسی متون ودایی ممکن نیست. بر اساس این علوم، انسان از سه جنبه با عملکردهای مرتبط، تشکیل شده است:
1. جسم فیزیکی
2. قوای ذهنی داخلی: شعور فعال که دائم در حال تغییر است و شامل موارد زیر میشود:
- ذهن: درک حسی را پردازش میکند. از کیفیت ادراک دوگانگی برخوردار است؛ یعنی همان چیزی که منجر به درک حواس متضاد مانند لذت و درد، خوب و بد، گرم و سرد و … میشود.
- عقل: عملکردهایی چون تجزیه و تحلیل، تبعیض، تصمیم گیری و قضاوت را عهده دار است.
- ایگو یا خود: که انجام دهنده و تجربه کننده است.
- چیتا: انبار تمام خاطرات و برداشتهای فرد از زندگی است.
3. نفس عمیق درونی: شعور ناب غیرقابل تغییری است که از کیفیت وحدت برخوردار است و شاهد تمامی فعالیت های قوای ذهنی داخلی است. نفس درونی عمیق منشأ دانش، هوش، خلاقیت و قوانین طبیعی حاکم بر هستی است.
طبق علم ودایی، نفس عمیق درونی، قوای ذهنی داخلی را فعال میکند (شعور فعال) که آن نیز به نوبه خود منجر به فعالیت های فیزیکی بدن میشود. این اتفاق شبیه یک حلقه بازخورد مراقبه است که در آن یک ارتباط آگاهانه با نفس عمیق درونی ایجاد میشود. این دیدگاه در مورد انسان با دیدگاه علمی اسید دئوکسی ریبونوکلئیک یا همان DNA ارتباط نزدیکی دارد.
در سطح سلولی، DNA کلیه فعالیتهای بدن را ایجاد و کنترل میکند. اطلاعات حاصل از DNA به اسید ریبونوکلئیک (RNA) و سپس، به اسیدهای آمینه که از طریق آنها پروتئین تشکیل میشوند، منتقل میگردد. در واقع، یک حلقه بازخورد به DNA چرخه جدیدی برای تأمین هر آنچه برای فعالیت سلولهای بدن لازم است را آغاز میکند. مشابه همین وضعیت در مراقبه، موجب میشود که حلقه بازخورد به نفس عمیق درونی (که مانند DNA محل نگهداری اطلاعات بدن است) با از بین بردن استرسهای انباشته شده در بدن، حسی از آرامش و راحتی را برای بدن به وجود آورد که در نهایت، موجب بهبود و سلامتی کلی بدن میشود.
انسانها به طور معمول سه سطح مختلف از هوشیاری را تجربه میکنند:
- بیداری
- خواب دیدن
- خواب عمیق
وقتی قوای ذهنی داخلی در حالت هوشیاری و بیداری است، به حالات فیزیکی بدن که با دنیای بیرونی در ارتباط است، اشراف کاملی دارد.
در هنگام خواب دیدن، فرد آگاهی نسبت به بدن فیزیکی خود ندارد و تنها در عالم رؤیا به سر میبرد؛ اما در شرایط خواب عمیق قوای ذهنی داخلی اصلاً کار نمیکنند و از هیچ چیز آگاهی ندارند. در این حالت، فرد ادراکی از احساست دوگانه مانند لذت و درد، خوب و بد و غیره را نیز ندارد. همچنین، هیچ تجربهای از احساس استرس، اضطراب، احساس گناه، طمع، حسادت، عصبانیت و … وجود ندارد.
تنها حس قابل درک در چنین حالتی، آرامش و سعادت است و شاید به همین دلیل است که هیچ چیز بهتر از یکخواب عمیق شبانه لذت بخش نیست و اصولاً خواب خوب، به خواب عمیق اطلاق میشود.
نفس عمیق درونی همیشه بر فعالیت قوای ذهنی داخلی نظارت دارد. تجربه رؤیا دیدن در خواب نیز زمانی اتفاق می افتد که نفس عمیق درونی شاهد فعالیتهای ذهنی است که به صورت رؤیا دیدن و خواب دیدن به یاد ما میماند؛ اما در حالت خواب عمیق، قوای ذهنی داخلی نیز به خواب میرود و عملاً شاهد هیچ عملکردی از آن نیستیم. این حالت به صورت حسی از آرامش و آسایش تجربه میشود و فرد پس از بیدار شدن از خواب احساس راحتی و آرامش زیادی دارد.
همانطور که گفتیم، انواع مختلفی از مراقبه وجود دارد؛ اما فرآیند مراقبه ای که در اینجا به شرح آن خواهیم پرداخت، به هدف مراقبهای که در متون ودایی باستان به آن اشاره شده، نزدیکتر است.
این فرآیند مراقبه، ذهن را از قلمرو بیرونی دنیای عینی به قلمرو درونی قوای ذهنی داخلی (که شامل ذهن، عقل، ایگو و چیتا است) و فراتر از آن میبرد. هدف این مراقبه رسیدن به نفس عمیق درونی است که یک آگاهی ناب بدون تغییر است.
قوای ذهنی داخلی، شعور فعالی است که دائماً در حال تغییر است. فراتر رفتن از قوای ذهنی داخلی در حال تغییر به سمت آگاهی ناب تغییر ناپذیر، آرامش و سعادت درونی در فرد ایجاد میکند که میتواند تمامی استرسهای انباشتهشده زندگی او را نیز از بین ببرد که حاصلش افزایش انرژی درونی و بهبود سلامتی کلی است.
در خواب عمیق، وحدت نفس عمیق درونی به بهترین شکل تجربه میشود؛ اما در فرآیند مراقبه، فرد وحدت درون نفس عمیق درونی خود را در حالی که خواب نیست و کاملاً آگاه است تجربه میکند. در واقع، این تجربه از نفس عمیق درونی شروع میشود و به قوای ذهنی داخلی نیز میرسد و با ایجاد حس آرامش و سعادت، وحدت قوای ذهنی داخلی را نیز اصلاح میکند.
از آنجایی که نفس عمیق درونی منبع دانش است (از نظر فیزیکی مشابه با DNA است)، مزایای این تجربه خوشایند به تمام جنبه های زندگی جسمی، روحی، عاطفی، معنوی فر هم گسترش پیدا میکند.
اثرات مدیتیشن یا مراقبه
در طی فرآیند مراقبه، تمامی استرسهای انباشته شده در بدن، تخلیه میشود، سطح انرژی افزایش مییابد و در نهایت، وضعیت کلی سلامت بدن روبهبهبودی میرود. تحقیقات متعدد و بیشماری نقش مؤثر تمرینات مدیتیشن بر سلامتی را تائید کردهاند. کاهش استرس، کاهش اضطراب، کاهش افسردگی، کاهش درد (از نظر جسمی و روانی)، بهبود حافظه و افزایش کارایی تنها بخشی از فواید مدیتیشن برای سلامتی است.
فواید فیزیولوژیکی مراقبه نیز شامل کاهش: فشار خون، ضربان قلب، لاکتات، کورتیزول و اپی نفرین، متابولیسم، الگوی تنفس، استفاده از اکسیژن و همچنین، حذف دی اکسید کربن میشود. مدیتیشن، افزایش: ملاتونین، سولفات دهیدرواپیآندروسترون، جریان خون مغزی منطقهای در مناطق جلویی و قدامی مغز را نیز در پی دارد که موجب افزایش کارکردهای اجرایی مغز و انسجام الکتروانسفالوگرام (EEG) میشود.
همچنین، مطالعهای در رابطه با تأثیر مراقبه بر کارکردهای اجرایی مغز به خوبی نشان داد که مدیتیتورها در همه کارها سریع تر عمل میکنند. در حالی که با افزایش سن، ضخامت قشر خاکستری مغز (حاوی نورونها) کاهش مییابد، انجام مدیتیشن با افزایش ماده خاکستری در مغز نقش مؤثری در بهبود کارکردهای اجرایی مغز خواهد گذاشت.
مدیتیشن تحریک بیش از حد دستگاه عصبی خودکار را کاهش میدهد و در کاهش کلسترول و مصرف سیگار نیز مؤثر است.
مطالعهای در مورد بررسی اثرات مدیتیشن بر ایسکمی میوکارد (ایسکمی به کمرسیدن خون، به اندام یا ناحیهای از بدن گفته میشود و زمانی رخ میدهد که خونرسانی به عضله قلب کاهش پیدا میکند) ناشی از ورزش در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر نشان داد که مدیتیشن میتواند به طور قابل توجهی تحمل ورزشهای سنگین را افزایش دهد و آسیب ST-segment depression را به تعویق بیاندازد.
نتایج یک کارآزمایی تصادفی کنترلشده بر روی 201 زن و مرد آفریقایی-آمریکایی مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب نشان داد که مراقبه منظم بعد از 5 سال، ریسک خطر مرگ، حمله قلبی و سکته مغزی را تا 48 درصد کاهش میدهد.
همچنین، افت قابل توجه فشار خون و کاهش قابل توجهی از استرس روانی – اجتماعی نیز در نتایج این تحقیقات گزارش شده است. کارایی تکنیک های مراقبه برای درمان صرع، علائم سندرم قبل از قاعدگی و علائم یائسگی، درمان اختلالات خلقی و اضطرابی، بیماری های خود ایمنی و اختلالات عاطفی در بیماری نئوپلاستیک نیز از طریق روشهای علمی به اثبات رسیده است.
تحقیقات دیگری حاکی از آن است که برنامه تغییر سبک زندگی جامعی شامل رژیم گیاه خواری و مدیریت استرس – مراقبه و تمرینات تنفسی موجب بهبود سلامتی در بیماران مبتلا به سرطان پروستاتی میشود که هنوز تحت درمان با جراحی، پرتودرمانی یا هورموندرمانی قرار نگرفتهاند. نتایج این مطالعه 3 ماهه با مشاهده و بررسی تغییرات در بیش از 500 ژن نشان داد که: 48 ژن کاملاً تنظیم شده بودند و 453 ژن نیز تغییراتی داشتهاند که در واقع، همان ژنهای تقویت کننده بیماری با نقش حیاتی در تومورزایی بودند. مراقبه و تمرینات یوگا بر تغییرات ژنها نیز تأثیرگذارند.
تلومراز، آنزیمی است که مسئول محافظت و نگهداری تلومرهای بلند و کلاه های محافظ در انتهای کروموزومها است که باعث پایداری کروموزومی میشود. تلومرهای کوتاه تر نقش مؤثری در فرسودگی تسریع شده و بروز بیماریهای مختلف دارند. استرس های مزمن، فعالیت تلومراز را کاهش میدهد که کوتاه شدن تلومر و پیری زودرس را در پی خواهد داشت. مراقبه و تمرینات یوگا فعالیت تلومراز (Telomerase) و طول تلومر را بهبود میبخشد.
مطالعهای در مورد بررسی تأثیرات مدیتیشن بر روند پیری گواه این ادعا است و نشان میدهد که مدیتیتورهای با سابقه نسبت به مدیتیتورهای کم سابقه از سن بیولوژیکی به مراتب کمتری برخوردار هستند. حتی بر طبق آمار بیمه ها، مدیتیشن به میزان قابل توجهی، مراجعه به پزشکان را کاهش داده است به طوری که در طی یک دوره 5 ساله، شاهد کاهش 28 درصدی هزینه های درمانی مدیتیتورهایی بودهایم که به طور منظم به مراقبه پرداختهاند.
نتیجهگیری
همانطور که در متون ودایی باستان شرح داده شده است، مراقبه تمرین هوشیاری است که منجر به گسترش آگاهی فراتر از تجربه روزمره و ادراک حسهای دوگانه میشود. مراقبه تجربهای است که استرس را کاهش میدهد و باعث افزایش خلاقیت و کارایی در عملکردهای عالی قوای ذهنی داخلی میشود. در ورزش فیزیکی، ذهن نقشی در تقویت عضلات ندارد و عضلات توسط فرآیند ورزش به طور خودکار تقویت میشوند. به همین ترتیب، در مراقبه نیز بر اثر تمرین نتایج به طور خودکار حاصل میشوند، نه با کنترل ذهن یا هرگونه دستکاری ذهنی. مراقبه چیزی فراتر از ذهن و رسیدن به عمیقترین لایههای خود درونی است.
منبع:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC4895748/