سلام بچه ها من برگشتم با قسمت دوم مواجهه با ترس یا ارائه راهکاره مواجهه با ترس .
حالتون چطوره ؟ قسمت اول و تمرین قسمت اول رو انجام دادین ؟ خیلی ام عالی . خیلی خوشحالم که شما با ما همراهین .
بچهها، گفتیم که اولین راهکار تو قسمت قبل برای مقابله با ترسهای شما اینه که موضوع رو توی ذهنتون خندهدار و جالب کنید. براش قصه گفتیم، مثال زدیم، و شما هم میتونید با یک تمرین همین کار رو توی خونه انجام بدید.
راهکار دوم اینه که شما میتونید خودتون رو بهعنوان یک ابرقهرمان، یک بچه خیلی قوی یا یک انسانی که میتونه به همهچیز غلبه کنه، توی ذهنتون تصور کنید.
این راهکار برای من و دخترم لیا خیلی خوب نتیجه داده. الان براتون تعریف میکنم.
بچهها، وقتایی که لیا از یک چیزی میترسه، یه روسری قرمز خیلی بامزه داره که میره و اونو پشت گردن خودش توی اتاقش میبنده و در ذهن خودش تبدیل میشه به یک سوپر لیا.
این سوپر لیا در حل کردن تمام مشکلاتی که مرتبط با ترس هست، به لیا کمک میکنه. یعنی اون خودش رو بسیار قویتر از حالت عادی تصور میکنه و به خودش میگه:
- من میتونم به این ترسم غلبه کنم!
یکی از اصلیترین مثالها برای مواجهه با این داستان برای ما، دیدن تصاویر اسکلتهاست.
بچهها، هر چیزی که مرتبط با اسکلت باشه، لیا، دختر من که حدود پنج سالشه، رو میترسونه. حتی اگه یک استخون خشکشدهی ساده باشه.
وقتی که توی صفحات کتاب قصه یا توی یه کارتون یا جایی تصویری از اسکلت میبینه، خیلی سریع سراغ اون روسری قرمزش میره، اونو به خودش میبنده و میگه:
- لیا ممکنه از اسکلت بترسه، اما سوپر لیا به کمکش میاد!
و وقتی که سوپر لیا کنارشه یا سوپر لیا داره بهش کمک میکنه، هیچ چیزی براش ترسناک نیست. چون سوپر لیا میتونه براش توضیح بده که اسکلت جون نداره، واقعی نیست، خیلیاش فقط نقاشیه و فقط برای اینه که موضوع کتاب یا موضوع کارتون جذابتر بشه.
این یه مثال ساده است از استفاده از یک تصویر ذهنی که میونه به شما در رها شدن از احساس ترس توی لحظههای سختتون کمک کنه.
حالا ازتون خواهش میکنم:
چشمهاتون رو ببندید، به لنگر خودتون که همون تنفستونه برگردید، چند دم و بازدم عمیق بکشید.
عالیه!
لطفاً به آخرین موضوعی که شما رو ترسونده یا باعث اضطرابتون شده فکر کنید. اگر شما از این بچه شیطون بامزه که هستید،خیلی خیلی قویتر بودید. ابرقهرمان خودتون بودید. آیا باز هم این موضوع به نظرتون ترسناک میاومد؟
میبینید بچهها، این راهکار میتونه خیلی جذاب و مؤثر باشه.
ازتون خواهش میکنم، اگر دوست دارید، تمام این فکرها رو روی کاغذ نقاشی کنید.
نقاشی کردن میتونه خیلی خیلی بهتون در بیان احساساتتون کمک کنه:
- هم ذهنتون رو خالی میکنه،
- هم نگاه کردن به اون تصویر در درک بهتر مسئله بهتون کمک میکنه
- و هم در قسمت بعدی، یعنی در میان گذاشتن مسائلتون و ترساتون با بزرگترها، دوستان، مربیان و همراهانتون، هست میتونه بهتون کمک کنه تا تصویر بهتری از اون چیزی که حس میکنید رو به بقیه نشون بدید.
مرسی از این که با من همراه بودید تا قسمت بعدی، خدا نگهدار!