در این اپیزود، به بررسی اثرات منفی گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی بر کودکان و نوجوانان و معرفی راهحلهای عملی برای کاهش زمان استفاده از این فناوریها میپردازیم. این اپیزود به بهبود روابط خانوادگی و سلامت روانی کودکان و نوجوانان کمک میکند. سلام، امروز میخوام باهاتون در مورد موبایلهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و سوشال مدیا و اثرشون روی سلامت روان خودمون و بچههامون و نوجوانهامون صحبت کنم و با هم یک سری راهحل پیدا کنیم که چطوری میتونیم استفاده از شبکههای اجتماعی و موبایلهای هوشمند رو توی نوجوانهامون کم کنیم. همین اول یه چیز رو بهتون بگم، شاید ترجیح بدین که این قسمت رو بدون بچههاتون گوش کنید؛ یعنی اگر هم صلاح میدونید که برای بچههاتون مناسبه، اول یه دور خودتون گوش کنید و اگر دیدین اوکی هست بعداً میتونید با فرزندانتون هم این قسمت رو گوش بدین. ما تمرکزمون بیشتر توی این اپیزود روی راهحلهای عملی برای بچهها و نوجوانهاست. این اپیزود در واقع ترجمه یکی از پادکستهای جدید پروفسور هیو برمند هستش که با پروفسور جاناتان هایت مصاحبه کرده. احتمالاً خیلیهاتون جاناتان هایت رو از طریق استاد دکتر مکری عزیز میشناسین به خاطر اینکه دکتر مکری توی خیلی از پادکستهاشون از کتابهای جاناتان هایت اسم بردن و ازش خیلی مطلب نقلقول کردن. جاناتان هایت روانشناس اجتماعی هستش و استاد دانشگاه نیویورک یونیورسیتی هستش و نویسنده خیلی معروف آمریکاییه. یک کتاب خیلی معروف داره که کلی جایزه برده به اسم Coddling of the American Mind (نوازش ذهن آمریکایی) و یک کتاب جدید هم منتشر کرده که این کتابش هم خیلی معروف شده، اسمش The Anxious Generation (نسل مضطرب) هستش. در واقع، نسل مضطرب که در مورد این نسل جدید، نوجوانهامون، بچههامون صحبت کرده که چجوری استفاده از شبکههای اجتماعی و سوشال مدیا و گوشیهای هوشمند باعث اضطراب، افسردگی، خشم و پرخاشگری بچهها و نوجوانهای ما شده و توی این کتاب یک سری راهحلهای عملی ارائه کرده برای پدر مادرها که بتونن بچههاشون رو از این منجلاب تلفنهای هوشمند و سوشال مدیا نجات بدن. چیزی که وجود داره اینه که استفاده از شبکههای اجتماعی و کلا موبایلهای هوشمند یه بحران رو برای نسل جدید ایجاد کرده و در واقع باعث شده که ما نسل جدید رو یک نسل مضطرب، آشفته و خشمگین ببینیم. خب، میخوایم سری راهحلهای عملی اینجا با هم یاد بگیریم که بسیار بهتون کمک میکنه تا بتونید توی روند تربیت بچههاتون ازشون استفاده کنید و بچههایی با سلامت روان داشته باشید؛ در واقع هم سلامت روان و هم سلامت جسم بچهها. خب، شبکههای اجتماعی الان یه معضل شده. بازده درسی بچهها خیلی افت پیدا کرده، تمرکز بچهها بسیار افت کرده، انگیزهای برای درس خوندن ندارن، روابط خانوادگی، روابط دوستانه و روابط اجتماعی بچهها رو تحت تأثیر قرار داده. بچهها همش مضطرب و پرخاشگرن. خب، اینترنت واقعاً یک ابزار فوقالعاده است؛ گوشیهای هوشمند بسیار فوقالعاده هستن و زندگی رو برای آدمها آسونتر کردن، ولی خب یه سری مشکلات هم دارن. چیزی که داستان برای ما ایجاد میکنه، مشکل برای ما ایجاد میکنه اینه که بچهها گاهی 10 ساعت، 15 ساعت پای شبکههای اجتماعی هستن. نوجوانها تمام وقتشون رو توی اینستاگرام و تیکتاک میگذرونن و مدام توی شبکههای اجتماعی میچرخن. تا 3-4 صبح پای موبایل و تبلت هستن و زمانی که پدر مادرشون خوابن، هیچ نظارتی ندارن که بچه توی اینترنت کجا میره، چه محتوایی رو میبینه، چه محتوای خشنی رو میبینه، با کی چت میکنه، پورن میبینه، چی کار داره میکنه. نوجوان شما 3 صبح توی اینترنته. میخوام بهتون بگم که همونجور که شبکههای اجتماعی برای آدمبزرگها اعتیاد بسیار زیادی دارن، برای نوجوانها هم اعتیاد زیادی دارن. حالا شاید نشه بهش گفت اعتیاد؛ شاید بشه حتی بهش گفت وسواسِ چک کردن شبکههای اجتماعی. اما اعتیاد هم هست؛ در واقع، اعتیادی که بیشتر ذهن بچه رو معتاد میکنه تا جسمش رو. یعنی شاید حالا یه مقدار تفاوتهایی با اعتیادهای دیگه داشته باشه ولی به شدت نوجوانها و بچهها درگیرش میشن و اصلاً نمیتونن ازش جدا بشن و به یک حالت اعتیادگونه و عادتگونه اینستاگرام رو بالا پایین میکنن. این برای یک نوجوان، برای یک بچه یعنی فاجعه. این یه زنگ خطر برای شما پدر و مادر عزیز هستش. بچهی نسل جدید تمرکز بسیار پایینی داره، حوصله نداره درس بخونه، انگیزهای برای درس خوندن نداره، اعصاب نداره و بدون حوصله هست. مدام دوست داره که زودتر سرِ درس رو هم بیاره و بره تو شبکه اجتماعی بچرخه، بره ویدیو گیم بازی کنه، بره با تبلتش بازی کنه. انگیزه برای درس و زندگی نداره. این کاریه که شبکههای اجتماعی با بچههای ما دارن انجام میدن. از دهه هفتاد میلادی یه سری دیتا و دادهی خیلی جالب تو دسترس ماست. اومدن تغییرات رو توی این سالها توی آمریکا بررسی کردن. سطح اضطراب و استرس و پرخاشگری و افسردگی بچهها رو بررسی کردن. توی دخترها جدا، توی پسرها جدا. جالبه بدونید از حدود سال 1990 تا 2010-2011 میلادی شرایط خیلی خوب و استیبل بوده برای بچهها. در واقع، بچهها مشکل خلقی خاصی نداشتن. مشکلاتی هم که اون موقع بوده اصلاً از نظر آماری قابل مقایسه با اوضاع الان بچهها نیست. خیلی حرفهایی که دارم میزنم مهمهها. از سال 2012 نمودارها شروع میکنن به تغییر کردن. دیگه تلفنهای هوشمند اومدن به بازار و بچهها کمکم گوشی هوشمند دارن، موبایل هوشمند دارن. افسردگی، اضطراب و پرخاشگری حتی تا 50٪ افزایش پیدا کرده. عدد خیلی بزرگیه، بهخصوص توی دختران نوجوان. اضطراب و افسردگی توی دختران افزایش بیشتری پیدا کرده. توی این دادهها اومدن آسیب به خود، خودزنی و بستری شدن رو به دنبال هم بررسی کردن. این آمار هم افزایش داشته. از سال 2012 به بعد، توی آمریکا، کانادا، استرالیا و حتی کشورهای اسکاندیناوی و نیوزلند هم این افزایش دیده شده. یعنی شاید ما فکر کنیم که کشورهای اسکاندیناوی این داستان استرس و اضطراب و پرخاشگری نوجوانها رو ندارن، اما دارن. این آمار توی اون کشورها بررسی شده و افزایش اضطراب، پرخاشگری و افسردگی توی نوجوانها دیده شده. توی کشورهای پیشرفته دنیا از سال 2012 یه سری اتفاقات افتاد، یه سری تغییرات افتاد. بله، ما میدونیم که سلامت روان موضوع بسیار پیچیدهایه، اما چیزی که الان این دیتاها، این دادههای آماری به ما نشون میدن، اینه که توی دنیا پیشرفته داریم ریت افسردگی رو توی دخترها بیشتر از پسرها میبینیم. خب، علت اصلی چیه؟ اسمارت فونها، گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی. همین نور گوشیها خواب شب بچهها رو مختل میکنه. اون نور آبی باعث توقف ترشح ملاتونین میشه و به دنبال اون خواب مختل میشه و به دنبال اون متابولیسم بچهی نوجوان شما مختل میشه. هورمون رشد ترشحش متوقف میشه، هورمونهایی که بلوغ رو تنظیم میکنن ترشحشون متوقف میشه و بچه دچار اختلال رشد میشه، بچه دچار بلوغ زودرس میشه. بچه رشد قدیش متوقف میشه و پدر مادر میان متب میگن بچهی من سنی نداره، چرا رشد قدیش متوقف شده؟ چرا دچار بلوغ زودرس شده؟ حالا چی کار کنیم؟ خیلی از آدمها فکر میکنن که عرقیات گیاهی و چیزهایی مثل این میتونن رشد بچه رو افزایش بدن. کار نمیکنه. نه تنها هیچ اثری روی رشد قدی بچهها نداره، بلکه کبد و کلیهی بچهی نوجوان شما رو هم از کار میاندازه. میخوام بهتون بگم که علت اون بلوغ زودرس، توقف رشد و مشکلات هورمونی بچه تو سن کم یکی از علتهای اصلیش استفاده از موبایل هوشمنده، استفاده از شبکههای اجتماعیه. تا نصف شب اسکرول کردن توی اینستاگرامه. چرا بچهی ده ساله باید تا سه صبح پای اینستاگرام و اینترنت اسکرول کنه؟ چرا نباید خواب کافی و باکیفیت داشته باشه؟ خواب مهم ترین دارایی ما هستش مهم ترین چیزی هستش که یه نوجوان و یه بچه داشته باشه .اگر کارمند هستسین و صبح زود باید برید سره کار و میرید 11شب میخوابید و اصلا نمیدونید که بچه نوجوانتون داره چی کار میکنه همینجا حواستون رو جمع کنید که این برای شما یه زنگ خطر هستش الان بچه ها در طبیعت نمیرن فقط نشستن و با گوشی کار میکنن.بچه 10 الی 12ساله با مرد 50 ساله سکس چت میکنه در اینستاگرام و این یعنی فاجعه نظارتی به عنوان پدر و مادر دارین روش ؟وقتی شما گوشی هوشمند برای بچتون میخرید و میدید دستش و اینترنت بی نهایت دستشه و vpn هم داره میدونید بچتون داره چیکار میکنه ؟تمام این آسیب های بلقوه در این گوشی های هوشمند وجود داره .باعث اضطراب و آسیب به خود و خودزنی و افسردگی و سواستفاده های جنسی از بچه و در نهایت افت تحصیلی و اختلال هوش و بلوغ زود رس میشه خیلی هواستون باشه چون شبکه های اجتماعی و مبایل هوشمند خطرناک تر از چیزی هستش که شما فکر میکنید . چیزی که توی مطالعات جدید دیدن اینه که هرچی ساعات استفاده از گوشی هوشمند توی نوجوانها بیشتر بوده، سطح افسردگی و اضطراب توی آنها بیشتر بوده. موسسه گالوپ و موسسه پیو سالها مطالعه انجام دادن روی نوجوانها و چیزی که اعلام کردن اینه که امروز افراد جوان در آمریکا حدود پنج ساعت فقط توی شبکههای اجتماعی هستن و این یعنی فاجعه. استفاده از موبایل نه، فقط پنج ساعت توی شبکههای اجتماعی. مسئله اینستاگرام و تیکتاکه و این خیلی خطرناکه. این دوتا موسسه از سال 2000 دارن ترک میکنن، دارن آمار و دیتا درمیارن و دیدن بیشترین زمانی که جوانها میذارن روی دیدن ویدیوهاست، یعنی بیشترین استفادهای که از شبکههای اجتماعی میکنن اینه که ویدیو میبینن توی اینستاگرام، تیکتاک و یوتیوب. حالا داستان یوتیوب یه ذره متفاوتتر میتونه باشه چون بار آموزشی زیادی هم داره. اما چیزی که میخوام الان بهتون بگم و خیلی با دقت گوش کنین اینه که جذابیت با ویدیوهای کوتاهه. ویدیوهای خیلی کوتاه در حد چند ثانیه، ده ثانیه، بیست ثانیه. نکته جالب ویدیوهای کوتاه اینه که بسیار اعتیادآور هستن. چرا؟ چون سریع اتفاق میفته، سریع نتیجه رو میبینین، دوپامین میره بالا، سریع به اون لذت میرسین، سریع دوپامین ترشح میشه. با یک کلیک، با یک اسکرول، شما یک ویدیوی ده ثانیهای رو میبینین، به آخرش میرسین. چه اتفاقی میفته؟ مغز شما یاد میگیره که دوپامین ارزون و در دسترس و سریع ترشح کنه، و این بسیار اعتیادآوره. حالا اگه خودتون دقت کنین، میبینین که قبل از اینستاگرام، ویدیوهای پانزده دقیقهای میذاشتن. افراد ویدیوهای بیست دقیقهای میذاشتن. الان چی شده؟ خود اینستاگرام فضا رو برده به سمتی که ویدیوهای زیر سی ثانیه بیشتر دیده میشن و بیشتر جذابن. ویدیوهای شش ثانیهای رو ممکنه ده بار ببینین و بهش معتاد بشین. به این کوتاه بودن ویدیو معتاد میشین. شاید براتون جالب باشه که ما محتوای آموزشی دیگه نمیبینیم توی اینستاگرام. حتی پزشکان محتواهای ده ثانیهای میذارن. چرا؟ چون میخوان دیده بشن، چون میخوان فالوئر بگیرن، چون میخوان درآمد داشته باشن. براشون مهم نیست که به شما چیزی آموزش بدن، و این داستان، داستان غمانگیزیه. خود اینستاگرام ویدیوهای کوتاه رو میبره توی اکسپلور و اونا رو بیشتر نمایش میده. افراد به ویدیوهای کوتاه معتاد میشن. اون وقت دیگه بچه شما نمیشینه یه ویدیوی نیم ساعته آموزشی برای درسش ببینه، چون حوصله نداره. میزنه جلو ببینه آخرش چی شد؟ مغزش عادت کرده که توی شش ثانیه به نتیجه برسه، توی ده ثانیه به نتیجه برسه و دیگه حوصله دیدن محتوای آموزشی طولانی رو نداره. شما دارین مغزتون رو پرورش میدین به سمت معتاد شدن به ویدیوهای کوتاه. و چیزی که میخوام بهتون بگم اینه که پشت تمام این داستانهای اعتیادآور، مغزهای باهوشی توی سیلیکون ولی نشستن و دونهدونه حرکات ما رو توی شبکههای اجتماعی آنالیز میکنن، تریس میکنن، بررسی میکنن. میبینن که با چه ویدیویی خوشحال میشیم؟ با ویدیوی ده دقیقهای خوشحال میشیم یا با ویدیوی شش ثانیهای؟ کدوم رو ده بار میبینیم؟ روی کدوم ده بار کلیک میکنیم؟ هر حرکت کوچکی که ما توی شبکههای اجتماعی اینستاگرام، تیکتاک، فیسبوک، واتساپ، تلگرام انجام میدیم، تکتک حرکات ما داره تریس میشه، بررسی میشه و بابتش پول دریافت میکنن. بابت هر ویدیویی که من توی اینستاگرام میبینم و برای دوستم فوروارد میکنم، لایک میکنم، ریشر میکنم، اونها از ما درآمد دارن. اونها نگران سلامتی شما نیستن، شک نکنید. هر اپلیکیشنی، هر برنامهای، اولویتش اینه که شما رو معتاد کنه و درآمد داشته باشه. این کاملاً طبیعیه. باهوشترین آدمهای دنیا توی سیلیکون ولی نشستن و دارن میبینن که چی کار کنن که شما معتاد شین. یه سری تحقیق انجام شده که نتایجش خیلی جالبه. نشون میده که اگر این صفحهای که ما اسکرول میکنیم مثل اکسپلور ته نداشته باشه، احتمال این که ما رو معتاد کنه و زمان بیشتری رو اونجا سپری کنیم بهصورت یک رفتار اعتیادگونه بیشتره، نسبت به زمانی که ته داره. مثلاً ده تا ویدیو میبینیم، تموم شد، دوباره باید بری از اول. ولی میان براش ته نمیذارن، یعنی اون صفحه اکسپلور نهایت نداره. به شما نمیگه تموم شد. هر چی بری پایین، بازم هست. بازم تصویر و تصویرهای کوتاه و دوپامینهایی که سریع میره بالا و سریع هم کرش میکنه، و تو نیاز پیدا میکنی که دوباره دوپامین بگیری. داستان تلخ اعتیاد چیزی که میخوام بهتون بگم اینه که بچهی شما، نوجوان شما، حداقل 35 ساعت تو هفته داره توی شبکههای اجتماعی میچرخه. 35 ساعت محتوی عجیبوغریب داره وارد ذهن بچهی شما میشه. این بدون احتساب مدرسه است. خیلی از بچهها توی مدرسه هم اسکرین تایم دارن، یعنی 3-4 ساعت توی مدرسه یه اسکرین تایم دارن و کلی از کارشون رو با لپتاپ و کامپیوتر و موبایل توی مدرسه انجام میدن. و خب این یعنی فاجعه. بچهها و نوجوانها نیاز به بازی کردن دارن. بهترین چیزی که براشون وجود داره بازی کردنه. پدر و مادرها میگن ما وقت نداریم بچهها رو ببریم بیرون، بچهها رو ببریم توی طبیعت. موبایل میدیم دستش، تبلت میدیم دستش، لپتاپ میدیم دستش. این فاجعه است. بچگی ما چه شکلی بود؟ ما همش توی حیاط بودیم. با بچههای همسن خودمون، دخترخالهها و پسرخالهها، خواهر برادرهامون بازی میکردیم. توی طبیعت میرفتیم و روابط اجتماعی داشتیم. همیشه جمعهها همه افراد فامیل توی حیاط خونهی ما یا بزرگترها جمع میشدن، ناهار میخوردن، و این معاشرت بود، این روابط اجتماعی بود که ما از همون بچگی یاد میگرفتیم. من اینو در مورد بچگی خودمون میخوام بهتون بگم. ما کامپیوتر داشتیم. به خاطر شغل مادرمون کامپیوتر داشتیم. یعنی ما دبستان بودیم. من و علی تقریباً یه سال و نه ماه اختلاف سنی داریم و خب تقریباً همسنیم. و خواهر کوچکترم سه سال از من کوچکتره. ما سه تا بچه بودیم که از نظر سنی پشت سر هم بودیم و توی سن دبستان کامپیوتر داشتیم. اما محدودیت استفاده از کامپیوتر داشتیم. یعنی من یادمه که حتی مامان ما اون سیم تلفن (اینترنت دایالآپ بود که یه سیم از تلفن به پشت کامپیوتر وصل میشد) رو قایم میکرد که ما نتونیم همش توی اینترنت باشیم. ما کلی بازی مثلاً تحت داس اون موقع داشتیم، ولی باز برای استفاده از اونها محدودیت داشتیم. فلاپی دیسکت میبردیم کافینت که روش برامون بازی بریزن. بعدش هم که سیدی اومد، اما اجازه نداشتیم بینهایت استفاده کنیم. از اون بازیها تایم محدودی داشتیم. من اون موقع فکر میکردم چقدر پدر و مادرمون دارن به ما سخت میگیرن و نمیدونستیم که چه لطفی دارن به ما میکنن. البته یه چیزم هست. کامپیوتر هنوز نرمال نشده بود اون زمانی که ما بچه بودیم. چون بچههای دیگه هنوز کامپیوتر نداشتن. ما به خاطر شغل مامانم کامپیوتر گرفته بودیم و برای ما پذیرش استفاده نکردن از کامپیوتر آسونتر بود. چرا؟ چون بقیه نداشتن. الان همهی بچهها گوشی هوشمند دارن یا تبلت دارن یا فرصت استفاده از گوشی هوشمند پدر و مادرشون رو دارن. هر کدومشون به نوعی تکنولوژی رو دارن و اینجوری نیست که خیلی غریبه باشه براشون. عجیب باشه نورمالایز بشه چون وقتی نورمالایز بشه، شما بهعنوان پدر و مادر کارتون سخت میشه که استفاده بچهتون رو ازش محدود کنین. ولی جلوتر بهتون میگم که میتونین چی کار کنین. میخوام اینجا دوباره بهتون بگم که بچههای ما نیاز دارن که ارتباط با طبیعت و حیوانات داشته باشن. چیزی که بچهها بهش نیاز دارن، زندگی توی دنیای واقعیه، نه زندگی توی سوشال مدیا. الانم میدونم که دیگه بیشتر خونهها حیاط ندارن و بچهها توی آپارتمانها هستن و مدام گوشی دستشونه. فقط ازتون خواهش میکنم که اگر امکانشو دارین و توانشو دارین، بچهها رو هر روز ببرین بیرون. هر روز ببرین پارک. جمعهها اگر تایم تعطیلی دارین، ببرینشون توی طبیعت. بذارین شخصیت بچه شکل بگیره. بذارین بچه روابط اجتماعی رو توی محیط واقعی یاد بگیره. میخوام بهتون بگم که این زندگی آپارتماننشینی روح و روان خودتون و بچههاتون رو خراب میکنه. به شدت آسیبزنندهست. داستان اینجاست که الان کلی بازی کامپیوتری برای بچهها هست و خب، اون بازیهای کامپیوتری برای یه پسر بچه شاید از بازی با همسالانش توی پارک جذابتر باشه و بیشتر جذبش کنه، اما به شدت به بچهتون آسیب میزنه. جالبه بدونید که قبلاً علاقهی دخترها به بازیهای کامپیوتری کمتر بود، ولی الان نسبت به قبل دخترها هم به بازیها علاقهمندتر شدن و خب، سوشال مدیا هم که برای همه جذابه، و برای دخترها خیلی جذابه. مشکل این نیست که بچهی شما گوشی هوشمند داشته باشه، تبلت داشته باشه. مشکل این نیست که تو چه سنی به بچهتون این دسترسی رو میدین. مشکل زمان استفاده، نحوهی استفاده و سن استفادهی بچهی شماست. بچهها وقتی رابطه اجتماعی ندارن، خیلی از تواناییهای مغزیشون تکمیل نمیشه. نداشتن رابطهی اجتماعی و بازی با همسالانشون اونها رو به سمت مشکلات روانی میبره. هی تنها و تنهاتر میشن. سیمون بارونکوهن که روی اختلالات روانی خیلی کار کرده – شاید اسمش رو توی پادکستهای استاد مکری شنیده باشین – دیده که یه سری تفاوتهای بین دخترها و پسرها توی این زمینه هست و واقعاً دخترها کمتر به بازیهای کامپیوتری جنگی علاقه دارن. داستان چیه؟ اینه که بچهها توی سن کم با مسائل جنسی دارن مواجه میشن در اینترنت ، و این خیلی خطرناکه، بیشتر از چیزی که شما فکر میکنین. بچهی شما با یک کلیک به دریایی از محتوای جنسی دسترسی پیدا میکنه و انواع محتواهای پورن رو میبینه، انواع سکس خشن رو میبینه توی سنی که ممکنه هیچ ایدهای از این داستانها نداشته باشه. توی سنی که واقعاً دیدن این داستانها براش شوکهکنندهست. شما هیچ محدودیتی دارین؟ نظارتی دارین که ببینید بچهی شما توی اینستاگرام یا اینترنت کجا میچرخه؟ کجا ورود میکنه؟ اصلاً واقعاً دیدن این چیزها برای بچهها و نوجوانها مناسب نیست. بعد ما هم، پدر و مادرها میگن چرا بچهمون دوچار بلوغ زودرس شده؟ چرا رشد قدش متوقف شده؟ حالا چی کار کنیم؟ شما باید قبلش جلوی این داستان رو بگیرین. وقتی بچهی شما توی سن ده سالگی داره این محتواها رو میبینه، مغزش دوچار مشکل میشه، هورمونهاش دوچار اختلال میشن، بلوغ زودرس پیدا میکنه. حالا چی کار کنم؟ شما باید قبل از اینکه این مشکل پیش بیاد، جلوش رو بگیرین. وقتی بچهی شما توی سن ده سالگی داره پورن میبینه، مغزش دچار مشکل میشه. هورمونهاش دچار اختلال میشن و رشد زودرس پیدا میکنه. هورمونها روی مغز تأثیر میذارن و باعث بروز مشکلاتی مثل خشونت، افسردگی و اضطراب میشن. ما یه سری شبکههای مغزی داریم که مدام در حال توسعه و رشد هستن، و دیدن چیزهایی که مناسب سن بچه نیست، رشد این شبکههای مغزی رو مختل میکنه و مسیر رشد اونها رو به سمت نادرستی میبره. اینجاست که بچهها توی ارتباطاتشون با اطرافیان هم دچار مشکل میشن. بچه باید توی طبیعت بزرگ بشه، باید زمان زیادی رو توی طبیعت بگذرونه. این زندگی شهری، این یکجانشینی و مدام روی صندلی نشستن و جدا شدن از طبیعت باعث میشه بخشهایی از تکامل بچه و نوجوان شما دچار اختلال بشه، یعنی قسمتهایی از مغز که باید رشد کنه، شکل نمیگیره و رشدش متوقف میشه. شاید تا الان به این موضوعات توجه نکرده باشین. مثلاً یه پسر بچه ده ساله رو در نظر بگیرین که از ده سالگی تا بیست سالگی هر روز چندین بار توی سایتهای پورن و گرافی برای خودش چرخیده محتوایی رو میبینه و هر روز به این کار ادامه میده و خود ارضایی کرده و 10سال به این کار ادامه داده چه اتفاقی برای مغزش میافته؟ چه اثری روی هورمونهاش داره؟ جدا از رشد زودرس، مغز دچار فعال شدن سیستم دوپامین میشه، و هر بار با چند کلیک دوپامین به سرعت ترشح میشه و بچه به اوج لذت میرسه، در حالی که توی سنی هست که اصلاً نباید این چیزها رو بدونه. مغزش از پاداشهای سریع و مداوم لذت میبره و دوپامین ترشح میشه. این روی هورمونها و مغز بچه اثر میذاره.شاید عادلانه نباشه که اینو بگم اما سایت های پورن اعتیاد عجبی میارن مثل اعتیاد به کوکائین و… این پورن اصلا یه افزایش عجیبی در دوپامین ایجاد میکنه حالا نه فقط در نوجوان ها در بزرگسال ها هم همین مسئله دیده میشه و هرچی دوپامین سریع تر بره بالا اون سقوط هم سریع تر اتفاق میوفته و بعد این ماجرا یه حس بد بختی و ناکامی و یه حس بد و دردناک بعدش میاد که باز آدما دوس دارن برن پورن ببینن و شاید تا امروز شما دیدتون به صنعت پورن این جوری نبوده . حتی به این صنعت توجه نکرده بودید، این صنعت یه مافیای بزرگ و پولساز داره. اونا حرکات آدمها رو آنالیز میکنن، ردیابی میکنن و بررسی میکنن که چطور میتونن فرد رو بیشتر به محتوا معتاد کننمیان میگنچه محتوایی تولید کنن که فرد دوباره بره کلیک کنه روش، دوباره اون محتوا رو ببینه، سیو کنه، لایک کنه و گرفتارش شه. هرچقدر این رفتار اعتیادگونه بیشتر تکرار شه، اعتیادش هم بدتر میشه. داستان چیه؟ این پیک زدنه، این بالا رفتن دوپامین بدون هیچ تلاشی، این باعث میشه که بچه شما آسیب ببینه، خودتون آسیب ببینین. یعنی چی؟ یعنی انسان به صورت بیولوژیک، به صورت فیزیولوژیک باید برای ترشح دوپامین تلاش کنه. یعنی طرف، بچه شما، نوجوان شما هیچ تلاشی نکرده که با کسی آشنا بشه، زحمت بکشه، باهاش حرف بزنه، باهاش وقت بذاره، باهاش بیرون بره، بشناستشاش، بدون هیچ تلاشی ارضا شده. همه این تلاشها یک مسیر صحیح برای رسیدن به دوپامینه. ارتباطات، معاشرت، همه اینا تلاشهایی هستن که بعدش منجر به ترشح دوپامین میشن و این نرماله، این درسته، این از نظر روند تکاملی و فیزیولوژیک بدن راه درستیه. بچه شما نشسته توی خونه میره توی سایت پورن با چند تا کلیک رایگان محتوای پورن میبینه و بعد از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه ارضا میشه. افزایش عجیب و غریبی توی ترشح دوپامین داره. تپش قلب میگیره، اون حس خوب رو تجربه میکنه بدون هیچ تلاشی، بدون هیچ زحمت کشیدنی. چی میشه؟ میافته توی یک لوب رینفورسمنت. میافته توی یه چرخه معیوب. بدون هیچ تلاشی به سطح بسیار بالایی از دوپامین رسیده و توی زمان کم این چرخه اعتیادگونه هی تکرار میشه. بعد نوجوان شما چه درکی از اعتیاد داره؟ به خودش میاد، میبینه ساعتها تو روز داره توی سایتها میچرخه. مشکلش چیه؟ مشکلش اینجاست که مغز یاد میگیره، آموزش میبینه که به سرعت به نتیجه برسه و به سرعت تو چند ثانیه جایزه بگیره. فست رینفورسمنت. و اینا هیچکدوم با دنیای واقعی و فیزیولوژی بدن انسان همخونی نداره، مغایرت داره با چیزی که طبیعی انسانه. ارتباطات واقعی اینطوری نیستن؛ نیاز به تلاش دارن، نیاز به آموزش دیدن دارن. خب، شما دارین به راحتی سیستم دوپامین و سیستم پاداش مغزتونو خراب میکنین که تو دنیای واقعی دیگه نتونه کار کنه. اینجا چی میشه ؟ نوجوان ها و پسران و مردان دچار اختلال میشن و دچاره زود انزالی میشن بعد میان به پزشک مراجعه میکنن و میگن ما دچار انزال زود رس میشیم ما اصلا قبل از این که رابطه شروع بشه دچاره انزال میشیم و کنارش استرس و اضطراب و حس کافی نبودن رو در دنیا واقعی تجربه میکنن . یکی از علت های اختلالات جنسی در آقایون و نوجوان ها در دنیای امروز استفاده از سایت های پورن هستش . یه پسر بچه 13 ساله رو در نظر بگیرید که در زندگی شهری گوشی و لپ تاپ داره و 10 سال هر روز وارد سایت های پورنوگرافی میشه و یه پسر بچه دیگه رو در نظر بگیرید که دسترسی به گوشی و لپ تاپ نداره و او ترشح دوپامینش به او سرعت نیست و نهایتا یه خود ارضایی بت تصوراتش داره .این پسر بچه دومی برای داشتن یه رابطه خوب با یه دختر باید تلاش کنه چون درستش همینه و فیزیولوژی بدن انسان همینه باید تلاش کنه و تلاش کنه و معاشرت داشته باشه و این روند آروم و کوتاه و درست یه روند سختی هستش . چیزی که واقعا انسان بهش نیاز داره تلاش برای گرفتن دوپامین هستش نه اینکه به راحتی با یک کیلیک و باسرعت به نتیچه رسیدن . حالا شاید این پسر بچه 14 الی 15 با یه دختر روبه رو شه دستش رو بگیره و بوسیدنشون شروع بشه و ماه ها طول بکشه برای این که رابطه شکل بگیره و به اون اوج دوپامین برای اون پسرنوجوان برسه .برای اون نوجوان این مسیر هیجان انگیزه . تلاش داره و کوشش میکنه و این طبیعت انسانه که لمس کنه بغل کنه و ببوسه و به دوپامین برسه . میخوام بهتون بگم که اینترنت و تکنولژی و سایت های پورن طبیعت انسان رو دست کاری کردن و این اصلا چیز خوبی نیست چون در روابط واقعی آدم ها به مشکل میخورن . مضطرب میشن استرس میگیرن و پرخواش گر میشن و حس ناکافی بودن رو تجربه میکنن . اصلا این داستان سایت های پورن و این داستان فست دوپامین باعث میشه تلاش در روابط انسانی کم بشه یعنی اون راه فیزیولژیکی که باید برای انسان باشه نیست درواقع همون اول گفتم شما باید با قول های پورن مبارزه کنید یه صنعت بسیار بزرگ که یک مافیا پشتش هست که بچه هارو از نوجوانی درگیر خودش میکنه و از سن 10 الی 11 درگیر میشن و اصلا شاید شما هیچ زمان به این دید بهش نگاه نکرده باشید .وقتی نوجوان ها اینجوری مجانی و بی نهایت به سایت های پورن دسترسی دارن مطمئن باشید در روابطشون دچاره مشکل میشن . روند رابطه درست کنده و قطعا تلاش میخواد و زمان و انرژی و هیجان میخواد .چرا باید یه نوجوان در چند ثانیه به اوج لذت رابطه برسه ؟ بچه ها وقتی باهم بازی های گروهی میکنن و معاشرت یاد میگیرن و قانون های بازی رو یاد میگیرن و در گروه رفتار و رهبری رو یاد میگیرن و قضاوت کردن و قضاوت نکردن رو یاد میگیرن و یاد میگیرن در جامعه چجوری باید زندگی کنن . بازی های کودکانه بدون حضور والدین این چیزیه که بچه بهش نیاز داره و مهارت های اجتماعی رو یاد میگیرن .دموکراسی رو یاد میگیرن. قانونگذاری رو یاد میگیرن. برای بازیهاشون قانون تعیین میکنن. همهچی برای بچهها تو همین بازیهای گروهی شکل میگیره. اهمیتش از اون چیزی که شما به عنوان پدر و مادر فکر میکنین خیلی خیلی بیشتره. وقتی بچه شما با ویدیو گیمز، موبایل، تبلت، کامپیوتر، تلویزیون بزرگ میشه، فرصت طلایی برای رشد اجتماعی رو از دست میده. فرصت طلایی برای توسعه مغزش، برای رشد مغزش، برای اون تغییر شکل نورونها، رشد نورونها رو از دست میده. نوروپلاستیسیتیاش اونجوری که باید، پیدا نمیکنه. این نرمافزارها و بازیهای کامپیوتری و بازیهای موبایل همهشون مدیریت شده، طراحی شده و واقعاً اون مهارتهای کلیدی که بچه برای زندگی لازم داره رو پیدا نمیکنه. اونها رو از دست میده و واقعاً اگه با همسن و سالهای خودش بازی نکنه، آینده تاریکی در انتظار بچه شماست. بزرگسالی همراه با روزهای تاریک، افسردگی و اضطراب، پرخاشگری. دقیقاً کتاب جاناتان هایت همینو میگه.نسل مضطرب، نسل پرخاشگر، نسلی که آشفته است، نمیدونه داره چی کار میکنه. مثلاً اگه بچه شما توی بازی گروهی خطایی کنه، همونجا تموم میشه و میره. ولی اگه بچه شما یه محتوایی رو پست کنه توی اینستاگرام که یه سوتی، به قول معروف، باشه، یه خطایی باشه، این بچه آبروش توی دنیا میره. ممکنه یه پستی از خودش منتشر کنه که هزاران بار با تصویر به اشتراک گذاشته بشه. هزاران بار شیر بشه. مورد تمسخر دنیا قرار بگیره. و این خیلی برای بچه شما خطرناکه. آینده بچه شما رو نابود میکنه. ممکنه به مرز خودکشی برسه نوجوان شما. یعنی این چیزا رو دستکم نگیریم. ما بارها دیدیم که کلیپهای بیادبانه، حرفهای خیلی زشت از یه بچه 5-6 ساله توی اینستاگرام فارسی، یه بچه ایرانی منتشر شده و میلیونها بار شیر شده. میلیونها بار دیده شده. آینده اون بچه چی میشه؟ اون پدر و مادر چه وظیفهای برای حمایت و مراقبت از بچهشون دارن؟ این اتفاقها خیلی دردناکن. پدر و مادرهایی که بچههاشون رو، تصاویرشون و ویدیوهاشون رو توی شبکههای اجتماعی پخش میکنن، از بچههاشون سوءاستفاده میکنن که تبلیغ بگیرن. اینا بچههای کار هستن. چرا باید پدر و مادر از ویدیوی بامزه بچهشون درآمد داشته باشن؟ چرا باید غریبهها بدونن که بچه شما کیه، از کدوم مدرسه میره، اسمش چیه، چی کار میکنه هر روز، برنامه زندگیش چیه؟ خطرات شبکه اجتماعی رو بدونین، ازش آگاه باشین و بدونین که منتشر کردن ویدیو، عکس و تصویر از بچهتون توی شبکههای اجتماعی میتونه خیلی خطرناک باشه. محیط رشد نرمال و سالم، دقیقاً زمانیه که بچهها با همسن و سالهای خودشون بازی میکنن. همدردی رو توی گروه یاد میگیرن. مثلاً یه بچه دیگه از دوچرخه میافته پایین، بچههای دیگه بهش کمک میکنن. قضاوت رو همونجا یاد میگیرن. ما به عنوان انسان چیزی که لازم داریم، رشد و زندگی توی گروه، گروههای دوستانه. و از سال 2010 به اینور، بچهها واقعاً توانایی اجتماعیشون افت پیدا کرده، توانایی اجتماعیشون کم شده. بچهها با اسکرینها تنها هستن. بترسین از این. از آینده ترسناک تنها بودن بچهها با اسکرینها بترسین. حواستون باشه که بچه چقدر میتونه توی روز اسکرین تایم داشته باشه. بدونید که چقدر میتونه آسیب ببینه با اسکرین. اونجوری که بچهها توی گروه توانایی حل مسائل و مشکلاتشون رو پیدا میکنن، هیچوقت بازیهای کامپیوتری به بچه شما این توانایی رو نمیده. اصلاً جنسش فرق داره. چیزی که توی سوشال مدیا وجود داره و ترسناکه، اینه که بچههای شما بچگی نمیکنن. یهدفعه میبینید توی سوشال مدیا بزرگ شده. بچهتون دوچار بلوغ زودرس شده. بچهتون دیگه بچه نیست. اون بچه بامزه کیوت شیطونی که داشتین، داره تبدیل میشه به یک بچه پرخاشگر بزرگسال. یعنی استفاده از شبکههای اجتماعی تو سن کم باعث میشه که مراحل کودکی و نوجوانی بچه شما درست طی نشه. من نمیخوام در مورد سوشال مدیا خیلی دگم باشم. و خب بله، سوشال مدیا کلی کارتون و سرگرمی و جوک و چیزای بامزه هم توش هست. حتی که گاهی آموزش هم توش وجود داره، ولی کنارش خیلی چیزای وحشتناک وجود داره. دسترسی بیانتها به چیزای عجیب و غریب و ترسناک که مناسب سن بچه شما نیست. این تفکیک کردن سخته. این تفکیک کردن داستانه. اصلاً بچه یهو اینستاگرام رو باز میکنه. اینستاگرام شما اصلاً اکانت نداره. اینستاگرام رو باز میکنه. الان هم کسی اکسپلور رو میبینه تو هوم.تو هومپیج اکسپلور رو میبینه. چیزایی میبینه که ترسناکن. چیزایی وحشتناک.و واقعاً ممکنه یهو صحنه وحشتناکی مثل یک تصادف رو ببینه. انواع خشونتها رو ببینه. انواع تصاویر جنسی رو ببینه. جدا از داستان دسترسی به محتواهای پورن ، واقعاً بچه شما توی اینترنت با کی داره چت میکنه؟ با کی داره دوست میشه؟ یه عالمه آدم توی اینترنت وجود دارن که اختلال شخصیت دارن. سایکوپات هستن و از عکسهای بچههای دیگه استفاده میکنن به دروغ و خودشون رو جای بچه جا میزنن. بچه شما نباید توی اینستاگرام با بچه دیگه دوست بشه. این فضا، فضای مناسبی برای دوست شدن حتی با بچه دیگه برای فرزند شما نیست. چطور باور کنه که اون داره راست میگه؟ اینا واقعیت داستانه که توی شبکههای اجتماعی هیچچیزی واقعی نیست. همهچیزو ترسناک در نظر بگیرید.یک درصد جمعیت آمریکا سایکوپات هستن. آدمهایی هستن که انواع اختلالات روانی دارن. و هر کدوم از اینا میتونن یک یا دهها اکانت داشته باشن که بچه شما رو گول بزنن. باهاش قرار بذارن. و بچه شما از ترس به شما نگه. اصلاً انقدر آمارای وحشتناک از این اتفاقها برای نوجوانها هست که باید بترسید. من واقعاً اینجا میخوام شما رو بهعنوان یک پدر و مادر از این داستان بترسونم. بچه شما میتونه آسیبهای وحشتناک ببینه. سایکوپات هستن و از عکسهای بچههای دیگه استفاده میکنن به دروغ و خودشون رو بچه جا میزنن. بچه شما نباید توی اینستاگرام با بچه دیگه دوست بشه. این فضا فضای مناسبی برای حتی دوست شدن با بچه دیگه برای فرزند شما نیست. چطور باور کنه که اون داره راست میگه؟ اینا واقعیت داستانه که توی شبکههای اجتماعی هیچچیزی واقعی نیست. همه چیز رو ترسناک در نظر بگیرید. یک درصد جمعیت آمریکا سایکوپات هستن. آدمهایی هستن که انواع اختلالات روانی رو دارن. و هر کدوم از اینا میتونه یک یا دهها اکانت داشته باشه که بچه شما رو گول بزنه. باش قرار بذاره. و بچه شما از ترس به شما نگه. اصلاً انقدر آمارهای وحشتناک از این اتفاقها برای نوجوانها هست که باید بترسید. من واقعاً اینجا میخوام شما رو بهعنوان یک پدر و مادر از این داستان بترسونم. بچه شما میتونه آسیبهای وحشتناک ببینه و بهش تجاوز بشه در سن خیلی کم. من ازتون خواهش میکنم که در مورد شبکههای اجتماعی خوشبین نباشید. بدبین باشید، لطفاً. اصلاً یه اتفاق دیگه که الان برای دختر بچههای نوجوان افتاده با استفاده از شبکههای اجتماعی اینه که دخترها کمالگرا شدن. یعنی اصلاً ساعتها یک دختر وقتش رو میذاره که یه عکس از خودش ادیت کنه، فیلتر بذاره، لاغرش کنه، خوشگلش کنه، بعد پستش کنه. یک دختر ده دوازده ساله یعنی اون دختر فقط عکسی رو پست میکنه که همهچیز توی اون عکس پرفکت باشه، یعنی اصلاً عکس بدون فیلتر نداره. این داستان در مقابل برای پسرها جنسش متفاوته. یعنی برای پسرها اینجوری نیست. جنسش فرق میکنه. و دیدن که متاسفانه در دخترا افزایش خودکشی رو داریم حتی نسبت به پسر ها یعنی اقدام به خودکشی در دخترا بیشتر شده اما تعداد فوت شدن پسرهای نوجوان بیشتره چون از روش های دیگه استفاده میکنن و خب توی آمریکا اسلحه متأسفانه در دسترسشونه. واقعاً یکی از دلایل خودکشی نوجوانها توی کل دنیا استفاده از سوشال مدیاست. افسردگی شدید با دیدن زندگی بقیه، خوشحالی بقیه، امکانات بقیه، چیزهای در دسترس بقیه که بچه شما اون رو نداره. و این مقایسهای که مغز انجام میده، مدام داره مقایسه میکنه، زندگی بچه شما رو نابود میکنه. بچه شما میره به سمت افسردگی و استرس. یعنی بچه توی اون سنی که باید شاد باشه، خوشحال باشه، تو طبیعت باشه، با همسالاش بازی کنه، حس استرس، افسردگی و کافی نبودن و کامل نبودن رو مدام تجربه میکنه. ما تو بچگیمون همچین چیزهایی رو نداشتیم. یعنی این خیلی ناراحتکننده است که نسل جدید با این حجم از دردها و اختلالات روحی داره مواجه میشه، اون هم تو سن ده دوازده سالگی. خیلی ناراحتکننده است. آینده این بچهها چی میشه؟ این بچه تو سی سالگی چه روزایی رو تجربه میکنه؟ تو چهل سالگی وقتی وارد بازار کار و مسئولیتپذیری و ازدواج و بچهدار شدن میشه؟ آیا یک آدم نرماله از لحاظ سلامت روان؟ آیا جسم سالمی داره اصلاً؟ چه بلایی داریم سر بچههامون میاریم واقعاً؟ من الان میخوام براتون یه مثال بزنم که کل داستان راحتتر درکش کنیم. یه مثال راجع به فستفود و جانکفود براتون میزنم. مثلاً چیزبرگر با نوشابه. این یک سوپر استیمیولیس هستش. سوپر استیمیولیس یعنی چی؟ یعنی یک محرک قدرتمند عجیبوغریب و مهیج. بستنی چیه؟ یه سوپر دوپر استیمیولیسه. یعنی چی؟ یعنی انقدر هیجانانگیز و تحریککننده است که تو کسری از ثانیه شما رو به اوج ترشح دوپامین میرسونه. ترکیب شکر، چربی و کربوهیدرات چیزبرگر با نوشابه واقعاً اقواکننده است، واقعاً اعتیاد آوره. میلکشیک با برگر. شما میگین چی کار میکنین؟ میلکشیک با برگر رو میدین به بچهتون. برگر با نوشابه رو میدین به بچهتون. چی میشه؟ بچه شیرجه میزنه تو دوپامین. همهاش دوپامین ترشح میشه. زیاد و عجیبوغریب. دوپامین توی یه مدت کم، بدون تلاش خاصی، دقیق کنید، بدون تلاش خاصی. خب، اگه بچه شما همش همراه با فستفود و جانکفود و شکلات و بستنی و نوشابه بزرگ شه، چیزی که الان توی جامعه امروزی خیلی میبینیم. توی ایران که اصلاً ایلا ماشالله، خیلی داریم میبینیم که اصلاً به بچه همینطور فستفود میدن، نوشابه میدن، دلستر میدن، انرژیزا میدن. چی میشه؟ مشکلات متابولیک بچهتون پیدا میکنه. دیابت میگیره، کبدش چرب میشه، چربی خونش بالا میره، چاق میشه. چقدر داریم نوجوانهای چاق رو الان توی دنیا و توی ایران میبینیم؟ نرخ چاقی توی شصت سال اخیر سه برابر شده. عدد بزرگیه. خب من میخوام اینجا بگم که خیلی بده که شما بهعنوان یه بزرگسال مداوم فستفود بخورین، جانکفود بخورین، اما اماش خیلی بزرگه. خیلی فرقه که آیا شما از بچگی با این غذاها و فستفودها و شکلاتها بزرگ شدین یا نه؟ داستان خیلی متفاوته. بدن در دوران کودکی واقعاً حساسه. نابود میشه. یعنی اون بچهای که غذای ناسالم داره میخوره، مدام بستنی و سوسیس و نوشابه در اختیارشه، آیندهاش فاجعه است. همین غذاهایی که انقدر دوپامین به بچه میدن، کل سیستم بدن بچه شما رو به هم میریزن. ببینید، داستان تو بزرگسالی متفاوته. بزرگسال میتونه انتخاب کنه که برای سکس پول بده یا نه برای چیزبرگر پول بده یا نه؟ ولی تو بچهها چی؟ اصلاً تو بچهها داستان فرق میکنه. بچهها تلاشی ندارن و حق انتخاب زیادی ندارن. شما دارین ژنهای بچهتون رو دستکاری میکنین. درست شنیدین؟ ژنهای بچهتون رو دارین دستکاری میکنین. چرا؟ چون هنوز اطلاعات کافی توی اون بدن و اون بچه نیست. شما دارین ژن اون بچه رو تغییر میدین. شما دارین مسیر میدین به ژنهای بچه که کدوم از ژنهای بچه بیان و بروز پیدا کنن تو بزرگسالی. شما بچهتون رو دارین میبرین به سمتی که آیا تو آینده سرطان بگیره یا نه؟ انواع اختلالات جسم و روحی رو تجربه کنه یا نه؟ بچگی، شروع رشد مغزه، زمان دیولوپمنت مغزه، نورونها دارن مسیرشون رو پیدا میکنن، مسیر نورونها داره تعیین میشه. مغز قرار تازه مسیرش رو پیدا کنه، بچه قرار بدون کیه. ذائقه یه بچه داره اونجا شکل میگیره. تو بچگی، شما وقتی به بچهتون فستفود میدین، جانکفود میدین، شیر نمیدین، ذائقهی بچهتون رو دارین میبرین به سمت غذاهای ناسالم، به سمت شیرینی، شکر و کربوهیدرات. سه تا چیزی که اعتیاد وحشتناک دارن و وقتی ذائقهی بچه شکل گرفت و وقتی علاقهی بچه رفت به سمت شکر، کربوهیدرات و چربی، تغییرش توی بزرگسالی بسیار بسیار کار دوشواریه. بسیار سخته. تو بچهها اصلاً این حس داره ایجاد میشه که من کیم؟ من کی میخوام بشم؟ من آیندم چیه؟ با این حجم از شکر و کربوهیدرات و جانکی که به بچههامون میدیم، ما داریم بیان ژنهای بچههامون رو تغییر میدیم. به همین راحتی و به همین دردناکی. به بچه چی میدیم؟ دوپامین زیاد، استخر دوپامین، فوران دوپامین بدون هیچ زحمتی. و چجوری میخواییم به اون بچه بگیم برو درس بخون، من بهت جایزه میدم؟ چه جایزهای؟ بچه یاد گرفته که اصلاً بدون هیچ تلاشی جایزه بگیره، مغزش دوپامین ترشح کنه. شما دارین به بچهتون یاد میدین که بچه عزیزم، هیجان میخوای؟ بدون ماجراجویی؟ اوج لذت میخوای؟ بدون تلاش؟ بفرمایید، برگر و نوشابه در خدمت شماست. شما رشد اون بچه رو دارین، رشد مغز اون بچه رو دارین تغییر میدین، دارین رشد مغزش رو دچار اختلال میکنین. مسیر رشد نورونها و مسیر هورمونهاشو دارین تغییر میدین و وقتی اون رشد مغزی مختل شد، بچه شما یک بچه نرمال دیگه نیست. خب، این مثالهایی که زدم، مثالهای واقعی در مورد غذا، فستفود و جانک فود بود؛ چیزی که تو دنیای امروز شاید عادی به نظر خیلی از پدر و مادرها بیاد، ولی خب فاجعه است. میخوام بهتون بگم که این مثالی که در مورد فستفود، نوشابه، شیرینی، بستنی و پاستیل زدم دقیقاً اتفاقیه که موبایل و شبکه اجتماعی دارن با بچههاتون انجام میدن. کاری که موبایل و شبکه اجتماعی داره با بچه شما انجام میده. دورانهای حساس دارن، دورانهای حساسی از زندگیشون. یه سری دورانهای بحرانی دارن، دورانهای بحرانی از زندگیشون. شما دارین توی دورانهای حساس و دورانهای بحرانی بچهها بهشون یاد میدین که بدون تلاش به اوج لذت برسن. شاید بدونیم، خب مغز ما اصلاً توی ۲۵ سالگی در واقع بالغ میشه. اصلاً توی خیلی از کشورها به یک جوان که زیر ۲۵ ساله، ماشین اجاره نمیدن چون مغزش هنوز درست شکل نگرفته برای رانندگی صحیح، چون مغزش خیلی داره هیجانی عمل میکنه. زیر ۲۵ سال و بعد از ۲۵ سال وقتی دیگه مغز شکل گرفت، دیگه تغییرات کم میشه و تغییرات سختتر میشه. وقتی بچه توی ۴-۵ سالگی طعم خوشمزه، بینظیر و هیجانانگیز شیرینی، بستنی و فستفود رو میچشه و با فوران دوپامین روبرو میشه، نمیتونید دیگه ازش انتظار داشته باشین که از طعم بیمزه سبزیجات لذت ببره. توی اون سن، اونو زیاد چشیده و داستان برای تغییرش خیلی سخت میشه. ما به عنوان پدر و مادر داریم سیستم پاداش بچههامونو خراب میکنیم. سیستم مغزشونو تغییر میدیم و به سمت دردناکی پیش میبریم. میلیونها کودک توی جهان هستن که سیمکشی مغزشون به خاطر انتخاب اشتباه پدر و مادرشون اشتباه رشد کرده. سیمکشی اشتباه پیچیده شده، حالا بیا توی بزرگسالی تغییرش بده. ساعتها تراپی لازم داره تا بتونه آسیبهایی که توی کودکی و نوجوانیش به خاطر استفاده از شبکههای اجتماعی دیده رو جبران کنه. بچهها توی اون دورههای حساس متوجه میشن که کی هستن. ذائقهشون تعیین میشه. توی دوره بلوغ، اون دورههای بحرانیه بچهها، دوره بلوغ میشه دوره بحرانی. خب، میدونیم. من اینجا نمیتونم به شما بگم که بچه شما نباید گوشی هوشمند داشته باشه. چرا؟ چرا نمیتونم بگم؟ چون بیشتر بچهها دارن، بیشتر دوستاشون دارن و وقتی من به شما بگم بچه شما نباید گوشی هوشمند داشته باشه، یه حس تنهایی و متفاوت بودن به بچه شما میده که خب این کار رو برای شما سخت میکنه. بچه حس عقب موندگی پیدا میکنه چون بچهها مدام در حال مقایسه هستن. خودشون رو با دوستای صمیمیشون و اطرافیانشون مقایسه میکنن. وقتی بچه شما گوشی هوشمند نداشته باشه، خب فکر میکنه که شما پدر و مادر بد و سختگیری هستین. اینها صحبتهای جاناتان هایت در مورد آمریکاست ولی خب چیزی که ما داریم توی ایران میبینیم تقریباً همینه که بچههای کمسن گوشی هوشمند دارن. اینجا جاناتان هایت به ما یک سر نخ میده. چی میگه؟ میگه سعی کنید که چهار تا قانون داشته باشین. اگه بچه دارین، این چهار تا قانون به شدت به شما کمک میکنه. چیه این چهار تا قانون؟ قانون اول اینه که بچه شما نباید قبل از سن دبیرستان گوشی هوشمند داشته باشه. اگرم میخواد گوشی داشته باشه، از همین فلیپ فونا، گوشیهای غیرهوشمند داشته باشه. پس قانون اول چی شد؟ گوشی هوشمند رو زمانی برای بچه بخریم که حداقل به سن دبیرستان رسیده باشه. اگرم قراره از گوشی هوشمند استفاده کنه، از گوشی شما با نظارت شما، با تایید شما، شما داری میبینی که داره چه استفادهای میکنه. برای خودش گوشی هوشمند نداشته باشه. مثلاً اگرم آیپاد داره، باید بهش بگید که آیپادت دسترسی به اینترنت نداره. یعنی مثلاً کامپیوتر داری، ولی تو اینترنت نامحدود نباشی که صبح تا شب توی اینترنت باشی قبل از سن دبیرستان. حالا من میخوام اینجا یه چیزی رو بگم. ببینید، اینها چیزهایی هستند که جاناتان هایت میگه؛ به بچه آیپاد بدین ولی رمز وای فای رو ندین. اما من میخوام اینجا انتقادی به جاناتان هایت بکنم و بگم که این عملی نیست، راستشو بخواییم. چون بچههای امروز بچههایی نیستن که ما بهشون رمز وای فای رو ندیم. تو سه ثانیه خودش رمز وای فای خونه رو پیدا میکنه اگه بخواد. یعنی اگه بچه آیپاد داره، باید در نظر بگیرید که اینترنت هم داره. به هر طریقی شده، اصلاً میره یه سیمکارت میخره اگه کاری داشته باشه. یعنی یه سیمکارت ایرانسل میخره با اینترنت نامحدود میذاره روی تبلتش، آیپادش. نمیتونید جلوی اینو بگیرین. یعنی من فکر میکنم که یه مقدار دیدگاه جاناتان هایت نسبت به بچههای امروزی سادهلوحانه است. چرا من اینو میگم؟ چون من این رو با خودمون مقایسه میکنم. من و علی دقیقاً فکر میکردیم که خانوادهمون خیلی سختگیرن که برامون محدودیت استفاده از اینترنت گذاشته بودن. ما سن راهنمایی و دبیرستان بودیم که اینترنت داشتیم. کامپیوتر توی خونه داشتیم و اینترنت داشتیم. بهتون گفتم دیگه، مثلاً اون سیم تلفنی که وصل میشد از طریق دایال آپ ما به اینترنت وصل میشدیم و مامانم و بابام قایمش میکردن. و یک فان و بازی و سرگرمی ما این بود که اون سیم رو پیدا کنیم. و پیدا میکردیم؛ یعنی هر جای خونه که قایمش میکردن، ما پیداش میکردیم و قبل از اینکه برگردن، سیم رو سر جاش میذاشتیم. هیچوقت متوجه نمیشدن که ما از اینترنت استفاده کردیم. و این برای ما یه بازی بود، که الان مامان و بابا میرن بیرون، ما بگردیم و سیم رو پیدا کنیم و نوبتی از اینترنت استفاده کنیم. حالا لیلا از ما کوچیکتر بود، کمتر بلد بود ولی من و علی نوبتی استفاده میکردیم. و یه چیزی رو میخوام بهتون بگم که اتفاقاً خیلی براتون جالبه. علی از همون سن راهنمایی خیلی به برنامهنویسی و کامپیوتر علاقه داشت. خب دلیلش این بود که به واسطه شغل مامانم که توی دانشگاه درس میداد، ما اون موقع کامپیوتر داشتیم؛ مامانم برنامهنویسی درس میداد. از دبستان کامپیوتر داشتیم ولی مثلاً یه ذره که بزرگتر شدیم، دیگه اینترنت داشتیم. دقیقاً یادم نمیاد چه سالی بود. حالا علی چی کار کرده بود؟ گوشی بابامون رو هک کرده بود. داستان مال ۲۵ سال پیشه ها. گوشی بابام سیستمعامل سیمبین داشت. یعنی حتی جاوا هم نبود اون موقع. چه برسه به سیستمعاملهای اندروید و iOS و اینا. هیچی. سیمبین بود سیستمعامل گوشی بابام. اون موقع اصلاً چیزی به اسم GPS وجود نداشت. چیزی به اسم گوگل مپ وجود نداشت. علی گوشی بابامون رو هک کرده بود و وقتی بابا نزدیک خونه میشد، برای علی اساماس میاومد. یعنی میخوام بگم یه بچه ۲۵ سال پیش بدون هیچ دسترسیای این کار رو کرده بود که بدونه بابام کی نزدیک خونه میشه تا سیم رو بذاریم سر جاش. پس بچههای نسل الآن رو لطفاً دستکم نگیرین. علی ۲۵ سال پیش این کار رو کرده بود. اصلاً خودش الان میگه: «من موندم که چجوری همچین کاری کردم اون موقع، بدون هیچ امکانی.» خب علی چجوری این کارو انجام داده بود؟ از روی BTS یا آنتنهای همراه اول این کارو کرده بود. آنتنهای BTS یه سری کد دارن که گوشیها این کدها رو یه جای مخفی ذخیره میکنن که وقتی هکشون میکرد، تو مسیر اون آنتنها که بابام حرکت میکرد و موبایل توی جیبش بود، اون کدها برای علی اساماس میشد. یعنی علی تمام کدهای آنتنهای اطراف خونه رو گذاشته بود بعد یک EFOS گذاشته بود که اگه بابام اومد توی اون محدوده به آنتنهای اون کدها که نزدیک شد برای علی SMS میاومد بعد اوتوماتیک هم اون SMSها از دو تا گوشی پاک میشد یعنی اصلا یه کار پیچیدهای کرده بود که به راحتی ما میتوانستیم هرچقدر دلمون بخواد از اینترنت استفاده کنیم بعد خیلی شیک سیمِ اون تلفن رو میبردیم میذاشتیم سرِ همون جایی که مامانمون قایم کرده بود و دیگه اصلا اشکالی نبود. بچههای این نسل از اون زمانی که ما بودیم خیلی باهوشترند دسترسیشون هم خیلی راحتتره. کاری نداره براشون یه سیمکارت بگیرن بندازن توی اون تبلتشون، آیپادشون. خلاصه نمیدونید که چقدر این کارها رو میکردیم که برامون هیجانانگیز بود و ذوق داشتیم. دیگه یعنی واقعا یه چیز عجیبغریب و هیجانانگیز بود برامون و بدونید که هرچی بچهها کمتر از تکنولوژی و شبکههای اجتماعی استفاده کنند سلامت روانشون بیشتره. حواستون باشه من اینجا نقد وارد میکنم به جاناتان هایت که میگه شما آیپاد رو به بچه بدید ولی رمز وایفای رو ندید. نه آقای پروفسور جاناتان هایت، بچههای این دور و زمونه از اون چیزی که فکر میکنید خیلی باهوشتر و بلدتر هستند. یعنی به ثانیهای نمیکشه که اون دسترسی رو بچه پیدا میکنه برای استفاده از اینترنت. خب برگردیم سر قوانین چهارگانه جاناتان هایت، این که بچه شما قبل از سن بلوغ و قبل از دبیرستان اسمارتفون یا گوشی هوشمند داشته باشه اصلا ایده خوبی نیست. این قانون اولمون بود. قانون دوم: No social media until 16 یعنی بچه شما تا قبل از ۱۶ سالگی هیچ شبکه اجتماعی نداشته باشه، هیچ اکانت شبکه اجتماعی نباید داشته باشه. اصلا راه نداره که بچه قبل از ۱۶ سالگی شبکه اجتماعی داشته باشه، آسیبهایی که بچه میبینه جبرانناپذیره. با یه بچه پرخاشگر، مضطرب، افسرده میخواهید چی کار کنید؟ اصلا اینکه بچه درگیر لایک و فالوئر و پست گذاشتن بشه همین فاجعه است، همین زنگ خطره. واقعا وحشتناکه. بچهای که قبل از ۱۶ سالگی شبکه اجتماعی داره، وحشتناکه براش. جاناتان هایت میگه که من از خیلی دانشجوها میپرسم که آیا چیزی هست که تو دوران نوجوانیتون اتفاق افتاده باشه و ازش پشیمون باشین؟ جالبه که بدونید، خیلیهاشون اسم یک سریال بیست قسمتی رو بردن به اسم گانتلت. گانتلت که این سریال مال سال ۲۰۱۳ و یک سریال بیست قسمتیه که در مورد یک گنگ مکزیکی مواد مخدره. بعد اون زمان یک چالشی بوده بین بچه ها که هرکی تونست این بیس قسمت رو تا آخر ببینه خفن تره و مثلا شجاع تره. حالا توی این سریال یک سری اتفاقات وحشتناک میفته. مثلا زنده زنده یکی از مثلا بازگره سریال بدنش تیکه تیکه میشه و فکر کن یه بچه مصومه دوازده سیزده ساله ده ساله این صحنهها رو میبینه توی این سریال. دسترسی داشته که این سریال رو ببینه بدون این که پدران مادر نظارتی داشته باشن. و این دانشجو هایمن میگن هنوز صحنههای اون فیلم تو ذهنشون تکرار میشه. هنوز خوابش رو میبینن و این براشون یکی از بدترین تروماهای زندگیشون بوده که میگن کاش ما هیچ وقت این سریال رو نمیدیدیم خب بچه تو اون سن اصلا واقعا هم سن حساسه هم سن بعد یه زره بزرگتر میشه سن بلوغ سن بهرانی شه و دوستاشو نگاه میکنه میگه من به اندازه کافی بزرگ و قدرتمند هستم که یک سریال ترسناک رو ببینم پس اگه من بتونم این ترسناک رو تا آخرش ببینم من قوی تر از همه هستم. و متاسفانه آسیبایی میبینه که تا آخر عمرش تو ذهنش میمونه پدر مادر عزیز شما باید نظارت داشته باشین به چیزهایی که بچهتون میبینه بچه چرا باید تیکه تیکه شدن یه آدم رو ببینه بچه چرا باید انواع سکس خشن رو ببینه چرا باید دسترسی به این چیزها داشته باشه حالا من خودم میخوام اینجا برتون یه تجربه خودم و توی رابطه با دوستام بگم من خیلی رابطه خوبی با بچه ها و نوجوان ها دارم و شیش سال به صورت حرفه ای اسکی رو آببازی کردم یعنی رشته ورزشی من ویکبورد یا اسکیرواب بوده و اون توی اون محوطه دریاچه که میرفتم خیلی بچه هایی بودن که از من خیلی کچکتر بودن درواقع بچه بودن و نوجوان بودن و اومده بودن که ویکبورد یاد بگیرم بعد مثلا ما با خانواده های اینا اونجا دوست میشدیم و مثلا رفت آمد میکردیم چیزی که خیلی توجه منو به خودش جلب کرد این بود که این بچه های مثلا 4-5 ساله و مثلا 10-12 ساله پلیستیشن داشتن و من یه وقت رو میشستم بازیشون رو نگاه میکردم محتوی بسیار خشن و چیزی که پرام عجیب بود محتوای جنسی توی بازیاشون بود و اصلا تعجب میکردم که چرا باید توی بازی پلیستیشن بچه ها محتوای جنسی باشه و بعد به پدر ومادرشون گفتم میدونی که بچت داره چی بازی میکنه یعنی پدر مادر های عزیز شما وقتی پلیستیشن در اختیار بچه قرار میدی و خودت میری بیرون و حالا سره هر کار دیگه ای حواست هست که اون بچه چی رو داره بازی میکنه ؟برید بازی رو ببینید خودتون یک بار بازی کنید ببینید چیه چون این میتونه زندگی بچه رو تعقییر بده و این برای من همون جا یه زنگ خطر بود و این برای عنواع بازی ها صادقه .برید ببینید برای چه رده سنی این بازی مناسبه و تایم بزارید لطفا . من میدونم که این روز ها هم پدر شاغله و هم مادر وقتی برای رسیدگی به بچه ها ندارن ولی واقعا آیا لازمه که همه بچه داشته باشن وقتی تایم مفید برای رسیدگی به بچه ها ندارن ؟با خودمون رو راست باشیم بچه توجه میخواد بچه زمان میخواد بچه نظارت میخواد . اینجوری نیست که ما 3 تا بچه داشته باشیم ولی نرسیم که به بچه ها رسیدگی کنیم . و بچه شما وقتی اکانت شبکه اجتماعی داشته باشه میتونه با چیز های وحشت ناکی روبه رو بشه که شاید اثراتش تا آخرش از زندگی بپه شما پاک نشه . جاناتان هایت اینجا میکه تا 18 سالگی یعنی اصلا تا 18 سالگی بچه شما نباید سوشال مدیا داشته باشه . این قانون شماره 2 قانون شماره 3 بچه شما باید مدرسه ای بره که بردن مبایل ممنوع باشه . اینجا جاناتان میگه که الویت شما اینه که بچه شما مدرسه ای باید بره که بردن گوشی کلا ممنوع باشه . بچه داره میره مدرسه که توانایی هارو یاد بگیره چرا باید بره گوشی دستش بگیره و انستاشو باز کنه ؟بچه همین طوری واسه استفاده از شبکه های اجتماعی تمرکزش پایین هست بعد سره کلاس هم گوشی بگیره دستش و همین طور که معلم درس میده سرش تو گوشی باشه ؟قابل درک نیست این جریان . به نظر من دیونگیه که بچه شما مدرسه اس بره که گوشی آزاده این یه چرخه معیوبه دوپامین گرفتن رو بچه شما داره حتی در مدرسه هم تجربه میکنه و در نتیجه شما یک بچه پرخواش گر و عصبی دارین شما یک اصلا چیز عجیب قریبیه که باعث میشه سطح تمرکز بچه رو پاییم بیاره توجه و تمرکز پاییم میاد موبایل یک محرکه بسیار بسیار قویه. یعنی فقط کافیه تو کیفش باشه. فقط کافیه تو اتاق باشه موبایلش تمرکز بچه بسیار افت پیدا میکنه حتی اگه اینترنت نداشته باشه خود وجود موبایل میرسیم به قانون چهارم. این قانون از همه سختتره؛ فراهم کردن بازی، سرگرمی، ماجراجویی و طبیعتگردی برای بچههاتون. ما نمیتونیم هی به بچه بگیم که گوشی نه، لپتاپ نه، تبلت نه، آیپاد نه، PS5 نه. نه، نه. هی نمیتونیم بهش بگیم نه. خب میتونیم بهش بگیم بشین در و دیوار رو نگاه کن؟ نه، نمیشه! باید شرایطی رو فراهم کنیم که بچه بتونه دوستاشو ببینه. با دوستاش رفتوآمد کنه، دوستاش بیان خونه ما، ما بریم خونه دوستاش. با دوستاش بریم بیرون. برنامههای جاهای جذاب برای بچهها داشته باشیم. هر برنامهای که با شرایط زندگی شما جور درمیاد، ببینینشون توی طبیعت، بچهها رو نوبتی پدر و مادر و بچهها رو ببینین توی طبیعت. دوچرخهسواری کنن بچهها. مثل همون زمانهایی که بیشتر بچهها دوچرخه داشتن و دوچرخهسواری میکردن. یه چیزی وجود داره اونم اینه که پدر و مادر یا خیلی از پدر و مادرها توی اون 6 سال اول زندگی بچههاشون خیلی حواسشون به همهچی هست. هر روز با بچهها تایم میگذرونن. هر روز با بچهها بازی میکنن. میبرنشون تو طبیعت و مثلاً براشون موسیقی بدون کلام میذارن. میگن وای موسیقی مثلاً مبتذل بچهی ما گوش نده، تتلو گوش نده، نمیدونم به گوشش نخوره، ساسی مانکن گوش نده. یه سری محتواهای مبتذل به گوش بچه ما تا زیر 6 سال نخوره. و خیلی اون 6 سال اول رو بولد میکنن و دوران طلایی بچه در نظر میگیرن. بله دوران طلایی هست. اما میخوام بهتون بگم که شما باید اون دورانهای بحرانی بچهتون رو هم به همون اندازه اهمیت بدین. دوران بلوغ بچه خیلی مهمه، خیلی خیلی مهمه. و بچه رو دیگه تو دوران بلوغ ول میکنیم بمونه خودش، شبکه اجتماعی داره، اینستاگرام داره. تیک تاک داره، همه چی داره. و یههو بچه ول میشه. از لحاظ نوروساینس این دوران بحرانی یا دوران بلوغ خیلی اهمیت داره. نورونهای مغز دارن پیشرفت میکنن، شکل میگیرن، ساخته میشن. مغز داره توسعه پیدا میکنه. و اینجاست که یههو بچه رو به افول میره و اینجاست که درست کردنش برای شما به عنوان پدر و مادر خیلی سخت میشه. خب گفتیم که موبایل و شبکه اجتماعی بچهها رو میبره به سمت خشونت، افسردگی، استرس و اضطراب و تواناییهای یادگیری بچه کاهش پیدا میکنه. خب چیکار کنیم؟ بچهی نوجوان نمیتونه خودش جلوی خودشو بگیره، مخصوصاً وقتی تو اون چرخه اعتیادگونه افتاد. مثل این میمونه که مثلاً شما بچه رو میبرین تو یه دونه شکلاتفروشی یا مثلاً کندیشاپ که میتونه هرچقدر دلش بخواد شکلات برداره. بعد بهش میگین که ببین بچه عزیزم حواست باشهها، اینا ارزش غذایی کمی دارن. ارزش غذایی زیادی ندارن. حواست باشه کم بخوری. نمیشه! یعنی ممکنه شما الان این حرفایی که من دارم میگم رو کامل قبول نداشته باشین، ولی اگر حتی حس کنین که بخشی از اینها درسته، برای سلامت روح و روان و جسم بچههاتون یه اقدام اساسی بکنین. یعنی واقعاً درستش اینه. من خودم وقتی به پایان اون پادکست هیوبرمن و جاناتان هایت رسیدم، خیلی حس ناامیدی و درد داشتم و میگفتم چقدر بیچارهان واقعاً بچههایی که توی این نسل دارن زندگی میکنن. توی این دوران دارن زندگی میکنن. اصلاً اون اختیار رو برای انتخابشون ندارن. من کاش پدر و مادرها بیشتر حواسشون به بچههاشون باشه، چون گناه دارن، واقعاً بچه خیلی حق انتخاب نداره. ما داریم میبریمش به سمت استفاده از شبکههای اجتماعی، ما داریم میبریمش که دسترسی به پورن داشته باشه، دسترسی به سکس خشونت و وحشتناک داشته باشه و ببینه آیندهی اون بچه خیلی آیندهی قشنگی نیست. راستشو بخواییم، این تکنولوژی جدید داره زندگی بچههای ما رو نابود میکنه. جاناتان هایت میگه که من چند هفته پیش رفته بودم انگلیس، دیدم که اونجا خیلی دارن قانون میذارن. یعنی همه چی رو بستن، هی، سختگیری، قانونگذاری، ممنوعیت، ممنوعیت. و خب دولتشون هم داره خیلی سختگیری میکنه برای نوجوانها، همه چی رو ممنوع میکنه. مثلاً مثل سیگار کشیدن که زیر سن قانونی ممنوعه. مثلاً فروختن سیگار به بچهها ممنوعه، به نوجوانها ممنوعه. الان فروش گوشیهای هوشمند رو هم برای افراد زیر 14 سال ممنوع کرده. در واقع ممنوع کرده توی انگلیس. خب آمریکا اینجوری میگفت. ولی اینو چیزی که ما باید بررسی کنیم و ببینیم واقعاً چقدر قانونگذاری میتونه موثر باشه. اینجا جاناتان هایت میگه که چیزی که حتی از قانونگذاری موثرتره، نرمالایز شدنه. یعنی اینو بدونید که وقتی بیشتر از نصف بچههای دور و بر بچه شما گوشی هوشمند دارن، نمیتونین دیگه جلوی بچهتون رو بگیرین که گوشی هوشمند نداشته باشه. این اون چیزیه که میخوام بهش توجه داشته باشیم، یعنی خیلی مهمه که توی جامعه چی نرماله، چی روتینه، چی عادی شده. خیلی هم میخواین خلاف جهت با بچهتون رفتار کنین، این داستان میشه. خیلی سخته. واقعا من میدونم پدر و مادر بودن توی این دور و زمونه بسیار کار سختیه و زوری نمیشه. چون میگم دیگه بچه میبینه که بیشتر از نصف دوستاش گوشی هوشمند دارن، چون با زور نمیتونین جلوش رو بگیرین. خودش پول داره، میره میخره. یعنی خیلی باید هوشمندانه عمل کرد. و خب اینجا شما باید ببینین که با چه راههای منطقی میتونین دسترسی تایم بچهتون رو کم کنین. وقتی میبینین که همه بچهها اسمارتفون توی دستشونه، چجوری میتونین بچهتون رو قانع کنین که اسمارتفون نداشته باشه. وقتی بچه شما گوشی هوشمند توی دستشه، اینجوری در نظر بگیرین که انگار سیگار توی دستشه یا قلیون توی دستشه. بله، بچهها میتونن لپتاپ داشته باشن. اینجا جاناتان هایت دوباره میگه بچهها میتونن لپتاپ داشته باشن بدون اینترنت. آیپاد داشته باشن بدون اینترنت. تبلت داشته باشن بدون اینترنت. ولی من میخوام بگم نه. فکرش هم نکنین، میره سیمکارت میخره. کار نداره، سیمکارت رو قایم میکنه. شما اصلاً متوجه نمیشین. نظر جاناتان هایت اینه که بله، بچه میتونه گاهی از موبایل هوشمند شما استفاده کنه ولی شما باید روش نظارت داشته باشین. اون گاهی استفاده کردن خیلی خطرناک نیست. ولی یه چیزی وجود داره که بچهها دست شما ناراحت میشن. فکر میکنن که شما دوستشون ندارین و پدر و مادر بدی هستین که برای اونا گوشی هوشمند نمیخرین. و خود جاناتان هایت میگه من دخترم چهارده سالشه، اسمارتفون نداره. هیچ شبکه اجتماعی نداره. هیچی نداره. و من بهش گفتم دختر عزیزم باید تا 16 سالگی صبر کنی و اونم پذیرفته. من اینو میدونم که بچهها وقتی تو محیط بیرون قرار میگیرن، پارک، طبیعت یا هر جایی، خب یک سری خطرها تهدیدشون میکنه. ولی اینجا ازتون خواهش میکنم که به عنوان پدر و مادر وقتی بچهها رو میبرید بیرون، پارک، طبیعت یا هر جایی، لطفا خودتون هم سرتون تو گوشیتون نباشه. چون همین باعث میشه بچهها شما آسیب ببینن، در معرض خطر باشن، کار خطرناک نکنن. خداحافظ گوشی برای شما پدر و مادر عزیز، زمانی که با بچهتون داریم میریم بیرون.یعنی این یک تمرین برای خود پدر و مادرها هم هست که سرشون از گوشی بیرون بیارن تا وقتی که با بچه هستن، حواسشون به بچه ها باشه. حالا توی آمریکا بچهها یک چیزی دارند به اسم Summer Camp یعنی آن کمپهای تابستانی. توی ایران هست، ولی یک مقدار مدلش متفاوت است. اینجوری نیست که من دیده باشم کلن بچه سه ماه تابستان آنجا باشد. ولی یک سری کلاسهای طبیعتگردی و پرندهنگری و قارچشناسی و اینها هست که موسسات مختلف برگزار میکنند برای بچهها، و عالی است. یعنی این تابستانها فرصت بینظیری است که بچه شما برود توی طبیعت و آموزش ببیند، یاد بگیرد، با همسالانش معاشرت کند و رشد پیدا کند. مغزش رشد پیدا کند، نورونهایش تکامل پیدا کنند. و اگر حتی پدر و مادر بتوانند شرایطی فراهم کنند که به جز تابستان، در زمان تحصیلی هم بچهها چند روز در هفته بعد از مدرسه بتوانند بروند یک کلاس ورزشی، آن رفتن به کلاس ورزشی بینهایت توی رشد مغزی کودکان موثر است . برای دخترا یکی از آسیب هایی که شبکه های اجتماعی میزاره اینه که گفتم عکس از خودشون میزارن و سلفی میگیرن پست میکنن و ….کامنت های بدی درباره ظاهرشون دریافت میکنن نظر های بد و توهین آمیزی دریافت میکننکه این باعس میشه اعتماد به نفس بچه فرو بریزه مغذش تخریب بشه و بچه ازهزاران فیلتر و غیره استفاده کنه تا بتونه تایید دیگران رو داشته باشه این در اون سن خیلی آسیب زنندس که به خاطر ظاهرش بخواد دنبال تایید بقیه باشه و من میخوام بگم که اصلا نباید بزاریم که بچه وارد همچین فضایی بشه و این یه باطلاق هستش که میتونه بچه شمارو به سمت افسردگی وپرخواش گری و غیره بکشونه . جالبه بدونی که اصلاً توی امریکا یه سری کمپهای تابستونی برای نوجوانها وجود داره که اصلاً هدفشون اینه که سمزدایی کنن، دیتاکسه در واقع برای اون گوشی، چون بچه مثلاً از سنی که هم موبایل داشته، یه شبکه اجتماعی داشته. حالا بچه رو میفرستن اون کمپ تابستونی که گوشی ممنوعه که ۳ ماه بچه بدون گوشی باشه که مثلاً آسیبهایی که شبکه اجتماعی و موبایل به بچهاش زده، اون آسیبها کم شه، سمزدایی بشه. جاناتان هایت میگه که من بارها از مراجعینم، از مراجع شنیدم که ما برای بچه ۱۱ سالهمون، برای دختر بچه ۱۰-۱۱ ساله یه دفعه دیدیم که اون بچه سویت مثلاً کیوت، بامزه، فانی که داشتیم ترسناک شده، پرخاشگر شده، بداخلاق شده. بعد آمدن تابستون، بعدش همون بچه ۱۲ ساله رو فرستادن به سامرکمپ. بعد دیدن که ای بچه از سامرکمپ برگشت، دوباره شد همون بچه فوقالعاده و سویت و خوشاخلاق خودمون و خوشحال بودیم که خوب خدا رو شکر، شخصیت قبلی بچهمون رو داریم میبینیم. باز موبایلشو بهش پس دادیم، دوباره ترسناک شده، دوباره پرخاشگر شده، دوباره مضطرب شده. میخوام بهتون بگم که نباید بچه زیر ۱۶ سال، زیر ۱۸ سال موبایل داشته باشه. نباید وقتی بهش میدین انتظار داشته باشین که تبدیل به هیولا شه، تبدیل به موجود پرخاشگر و ترسناک شه. و میخوام اینجا بهتون بگم نباید نرمالایز شه گوشی داشتن بچه. نباید عادیسازی شه. اگر عادیسازی شده، بیاین خودتون تغییر بدین، با دوستاتون تغییرش بدین، با پدر و مادرهایی که دور و براتون هستن تغییرش بدین. قوانین رو شما میتونین تغییر بدین، برای خودتون قوانین درون گروهی بنویسین. و اینجا میخوام خواهش کنم پدر و مادرهای عزیز، وقتی یه پدر و مادری قوانین خودشو داره، روتین خودشو داره، هی بهش نگین ولش کن، چقدر به بچهات سخت میگیری، چقدر بچه رو اذیت میکنی. جلوی بچه داری به پدر و مادرش میگی چقدر سخت میگیری، جلوی بچه میگی ولش کن. حواستون باشه شما به عنوان دوست، فامیل، خواهر، پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، هر جایگاهی که دارین، اجازه ندارین به یه پدر و مادری که برای بچهاش قانون داره، روتین داره بگین ولش کن. تو مهمونیام، پدر و مادر میگن که دختر عزیزم، سکرین تایمت تموم شد و بیا تبلتتو تحویل بده. شما به عنوان خاله، به عنوان پدربزرگ، مادربزرگ میگین ولش کن، چقدر به بچهات سخت میگیری، حالا یه شبه دیگه، حالا اومده مهمونی. لطفاً تو قوانین پدر و مادری که روتین دارن دخالت نکنیم. بچهها روتین نیاز دارن، قانون نیاز دارن، تنبیه و تشویق نیاز دارن. و دقیقاً اون آدمی که داره کار درست رو انجام میده تو اقلیته و همه شک میکنه نکنه دارم اشتباه میکنم و اطرافیان هم بهش فشار میارن. چرا؟ چون خودشون بچهشون بینهایت سکرین تایم داره، خودشون بچهشون هر چقدر دلش میخواد بستنی میخواد، شکلات میخواد و وقتی شما به بچهات میگی یه دونه بستنی خوردی، دومی رو نخور، اون ظرفیتی که داشتی برای آموزشت پر شده. همه اطرافیان به تو میگن سخت نگیر، ولش کن بچهست. دوستی خاله خرسه نکنیم. مادربزرگ عزیزی که به بچه به زور غذا میدی، یه بشقاب گنده برنج براش میکشی، میگی بچه هم بخور سیر شه، داری به بچه ظلم میکنی، داری به بچه آسیب میزنی. لطفاً دخالت نکنین. خیلی مهمه. ما متاسفانه تو ایران دخالت اطرافیان رو خیلی میبینیم و یکی از شکایتهای اصلی پدر و مادرها تو تربیت بچههاشون دخالت نادرست اطرافیانه، به خصوص عزیزانشون. و اینجا میخوام بهتون بگم که کلاسهای تابستانی و کمپهای تابستانی به خصوص قدرتمندترین روش برای دیتاکس بچههاست، برای سمزدایی بچههایی که موبایل داشتن. فکر کنین که بچهها توی محیط سرسبز نشستن، با کلی بچههای همسن و سالشون، بدون موبایل، بدون تکنولوژی،جوک میگن، حرف میزنن، میخندن، دعوا میکنن، میجنگن، مشکلاتشون رو حل میکنن. اینا اون چیزیه که یک انسان سالم بهش نیاز داره. اینا اون چیزیه که بچه شما بهش نیاز داره. حالا توی ایران گفتن بهتون هر چیزی که شبیهش هست رو میتونین استفاده کنین. قبلاً اصلاً مدرسههای طبیعت داشتیم. من الان نمیدونم داره میانه ولی توی ایران میتونین یه کم لوکالایزش کنین. در واقع ما بیاییم به فرهنگ خودمون یه ذره نزدیکترش کنیم. اگر از هر شهری هستین، بچهها رو به خودتون ببینید ییلاق، اگر میتونین توی تابستانی هر جوری که امکان داره یه ماه، دو ماه بچهها رو ببرید ییلاق و بدون هیچگونه تکنولوژی، بدون شبکه اجتماعی، بدون موبایل هوشمند، به سبک ایرانی بچهها توی ییلاق باشند، با همسن و سالاشون بازی کنند، اصلاً بچههای روستاها رو ببینند، با فرهنگ اونا آشنا بشن. فکر میکنم ایرانیاش خیلی هم قشنگه، خیلی هم هیجان انگیزه بچه حیوان هارو میبینه طبیعت رو میبینه صبح زود پا میشه شب زود به خواب میره این ییلاق بردن بچه ها یه تجربه خیلی خوبه لطفا از بچه هاتون اینو دریغ نکنید . یه سری مطالعات انجام شده و اومده اثر ورزش رو روی بچهها و نوجوانها بررسی کرده و دیدن که به طرز شگفتانگیزی بچههایی که ورزش میکنن به خصوص ورزشهای گروهی انجام میدن اون وابستگی و اعتیادشون به گوشی و سوشال مدیا و شبکه های اجتماعی و کلا اون داستان تکنولوژی کمتره. کلا ورزشهای گروهی روی سلامت روان بچهها موثرتره، موثرتر از ورزشهای انفرادی و به تکامل مغزشون خیلی کمک میکنه و ورزشهای انفرادی باز هم خیلی موثره، خیلی کمک میکنه بهشون اما نسبت به ورزشهای گروهی اثرش کمتره. خب یه سری بررسیهای دیگه و یه سری مطالعات دیگه هم اومده انجام شده و اثر موسیقی رو روی بچهها بررسی کرده و مطالعات نشون داده که بچههایی که توی بچگی نواختن یک ساز رو یاد میگیرن به خصوص اونایی که نواختنهای گروهی انجام میدن تغییرات بسیار عالی توی نورونهاشون دارن و در واقع علاوه بر تکامل مغزشون نوروپلاستیسیتی هم پیدا میکنن در واقع شبکههای مغزیشون گستردهتر میشه و مغزشون رشد بیشتری پیدا میکنه اینجا میخوام بهتون بگم که ذاتا انسان موجودی اجتماعیه برای همین همهش دارم از اول این اپیزود میگم بچهها باهم معاشرت کنن به جای این که بیان از موبایل و تکنولوژی و تبلت و لپتاپ استفاده کنن اصلا وقتی قراره بچهها باهم سینک بشن و یک کار گروهی یا دسته جمعی رو انجام بدن این برای رشد مغزیشون فوقالعادهست بچهها باهم سینک باشن نه فقط بچهها آدم بزرگا هم باهم سینک باشن باید تماس چهره به چهره داشته باشن باهم فیس تو فیس صحبت کنن ارتباط موثر داشته باشن اصلا ارتباطات توی سوشال مدیا، اینستاگرام و همین فضاهای شبکههای اجتماعی یک ارتباط موثر نیست یک ارتباط سینکرونایز نیست واقعا پس چیزی که مدام ما داریم بهتون میگیم و خیلی کمک میکنه که اون وابستگی بچههاتون به موبایل و تبلت و لپتاپ و اینا کمتر بشه ارتباطات اجتماعیشون روابطی که توی گروه میسازن حالا این گروه میخواد کمپ تابستونی باشه کلاس پرندهنگری و طبیعتگردی باشه میخواد یک کلاس ورزشی گروهی باشه یا یاد گرفتن یک ساز گروهی چیزی که بچه توی گروه قرار بگیره و روابط اجتماعی و برخورد توی گروه رو اونجا یاد بگیره و جالبه بدونید حتی تنفس درست و مدیتیشن هم میتونه برای بچهها عالی باشه یعنی دیدن که بچههایی که مدیتیشنهای گروهی انجام میدن یا یه سری از آموزشهای تنفسی گروهی رو انجام میدن اونا وابستگیشون به موبایل و شبکه اجتماعی کمتر بوده حالا من یه اپیزود مفصل در مورد تنفس درست ضبط میکنم و منتشر میکنم چیزیه که شاید ما اصلا خیلی بهش دقت نکنیم اما اول باید خودمون یاد بگیریم که درست نفس بکشیم یک سری تمرینات تنفسی رو یاد بگیریم و اونا رو به بچههامونم آموزش بدیم و اگر شما خودتون مدیتیشن انجام میدین میتونین مدیتیشنهای کودکانه رو با بچههاتون انجام بدین و یک سری از مدیتیشنها رو به آنها یاد بدین توی دارما کودک یک سری مدیتیشنها مخصوص کودکان وجود داره که شما میتونین دارما کودک رو با بچههاتون گوش بدین و به آنها هم یاد بدین یه چیزی که وجود داره اینه که استفاده از شبکههای اجتماعی برای بچهها اونقدرها خوشایند و لذتبخش نیست در واقع بچهها هم دوست دارن توی طبیعت باشن با همسالاشون باشن توی گروه باشن و اصلا استفاده از شبکه اجتماعی و موبایل یک بخش دردناک برای بچهها داره و حالشونو واقعا بد میکنه به خصوص اگر ساعتهای زیادی از گوشی موبایل و شبکه اجتماعی استفاده کنن دقیقا برای بزرگا هم همینه شما خودتون دقیقا دیدین که یه روز تعطیلین سر کار نمیرین و ساعتها میشینین پای اینستاگرام هی اسکرول میکنین هی ویدیو میبینین پست بقیه رو میبینین استوری بقیه رو میبینین حالتون یه دفعه بد میشه اصلا مودتون میاد پایین خلقتون میاد پایین کلافه میشین حالت تهوع میگیرین خسته میشین فکر کنید که بچهای که در حال رشده و توی دورانهای حساس زندگی و دورانهای بحرانی زندگیشه چه حالی میشه وقتی ساعتها از چیزی که اصلا مناسب سنش نیست استفاده کنه و همونجور که گفتم استفاده از شبکههای اجتماعی برای بچهها دردناکه پروفسور هیو برمن میگه که هزاران پسر نوجوان و جوان به من پیام میدن و از من خواهش میکنن که کمکشون کنم که اعتیادشون به پورن رو یه کاری کنم اعتیاد به پورن رو درمان کنم براشون یعنی این یک زنگ خطره یعنی این که هزاران جوان و نوجوان ازش درخواست اینو دارن که کمکشون کنه برای ترک وابستگیشون به سایتهای پورن چیزیه که یه ذره باید ما گوشهامون تیز بشه و حواسمون رو جمع کنیم توی این مورد خیلی این داستان دردناکه خیلی ناامیدکننده است که یک پسر نوجوان سالها رفته توی سایتهای پورن و الان خودشو توی اون باتلاق اعتیاد به پورن میبینه و دنبال کمک گرفتنه خب چیزی که شاید نتونه با پدر مادرش اصلا در موردش صحبت کنه و فکر میکنم که بچههای شما هم باید مشاور داشته باشن تراپیست کودک و نوجوان داشته باشن و شاید حرفایی رو که یه وقت به شماها نمیتونن بزنن با اونا مطرح کنن و حواستون باشه که بچه شما نوجوان شما چقدر دسترسی داره به چه چیزهایی دسترسی نامحدود داره بچه نوجوان درگیر این داستانها میشه و این نوسان دوپامین این اعتیاد به دیدن پورن واقعا براش دردناک میشه و خودش متوجه میشه که حال خوبی رو نداره و خب خود اون نوجوان هم عذاب میکشه چون حالش خوب نیست یعنی حال خوبی رو با استفاده از شبکههای اجتماعی با اون اینترنت نامحدود تجربه نمیکنه. محرکهای چیپ ارزون و در دسترس و سریع رو در اختیارش داره که اصلا براش راضیکننده نیست و این بچهها هی منزویتر میشن هی تنهاتر میشن و هی بیشتر توی اون باتلاقی که بهش اعتیاد پیدا کردن فرو میرن و داستان اینجاست که وقتی هی فرو میرن بیشتر معتاد میشن بیشتر وابسته میشن یعنی اینجوری نیست که بگن که وای من دیگه نمیخوام اصلا برم تو سایتهای پورن دیگه نمیخوام برم توی شبکههای اجتماعی و همون جا قطعش کنن و بگن تموم هر لحظه که ازش بیشتر استفاده میکنند بهش بیشتر و بیشتر وابسته میشن دقیقا همون داستانی که راجع به مواد مخدر بارها صحبت کردیم اون دوز کم ماده مخدر دیگه اثر نمیکنه دوز باید هی بیشتر و بیشتر بشه یه چرخه معیوب و دردناکه و ما به عنوان پدر مادر واقعا باید به بچههامون کمک کنیم اگر بچههاتون کوچیکتر هستن که از الان به فکر باشین و اگه نوجوون دارین باز یک سری اقدامات اصلاحی رو شروع کنین به انجام دادن جاناتان هایت میگه که من یه عالم دانشجو دارم دیگه بعد به دانشجوها هم میگم ببین تو داری 5-6 ساعت از روزتو توی سوشال مدیا میچرخی یا میدونی که باید کمش کنی این جوونها به من میگن که میدونیم که باید کمش کنیم اما نکته اینه که ما باید بدونیم تو دنیا چه خبره چه اتفاقایی میفته همه اخبار رو باید توی اینستاگرام دنبال کنیم دیگه ولی داستان این نیست شما به این حجم از اطلاعات نیاز ندارین یه نوجوان و جوان به این حجم از اطلاعاتی که با سرعت وارد مغزش میشه و مغزش رو خسته میکنه نیازی نداره یه سری از این جوونا و نوجوونا 5-6 تا پلتفرم روی گوشیشون دارن همه رو هر روز چک میکنن یعنی چک کردن تمام این 5-6 تا پلتفرم شاید ساعتها وقتشون رو بگیره ببینید غذا خیلی چیز خوبیه خب ما باید غذا بخوریم توی روز تا بتونیم زنده بمونیم دیگه ولی تصور کنید که مدام دارین غذا میخورید یعنی فقط از صبح که بیدار میشین مدام همینجوری تند تند دارین غذا میخورید و به دستگاه گوارشتون هیچ تایم استراحتی نمیدین پشت هم دارین غذا میخورید چه اتفاقی میفته؟ دستگاه گوارشتون آسیب میبینه مغز ما هم همینه چشم ما هم همینه از لحظهای که یه جوان نوجوان توی تابستان چشمشو از خواب باز میکنه موبایلشو برمیداره تبلتشو برمیداره و همینجور فوران اطلاعات و تصاویر و اسکرول کردنیه که به چشم و مغزش ورود پیدا میکنه چه اتفاقی میفته؟ بسیار خستهکننده و آسیبزننده است مغز ما ذهن ما واقعا از شر این تکنولوژی نیاز به استراحت داره تمام این اپلیکیشنها تو طول روز تمام سعیشون اینه که حواس شما رو به سمت خودشون بکشونن. چرا؟ چون درآمد بیشتری کسب میکنه یعنی هر چقدر که تعداد کاربرهای بیشتری داشته باشه و هر چقدر که اون کاربر تعداد ساعتهای بیشتری رو تو روز توی اون اپلیکیشن بچرخه، اون اپلیکیشن درآمد بیشتری کسب میکنه و همهشون تلاششون اینه که حواس شما رو پرت کنن حواس برای شما توی تمرکزتون انتراپت ایجاد کنن، ذهنتون رو مختل کنن و اصلا داستان نوتیفیکیشن داشتن، چیه فکر کن شما؟ یه عالم اپلیکیشن دارین که در طول روز همهشون نوتیفیکیشنهاشون فعاله و هی هر لحظه که دارین یه کاری انجام میدین، یه نوتیفیکیشن براتون میاد، دوباره یه نوتیفیکیشن براتون میاد و سر یک کاری که روش تمرکز کردین حواستون پرت میشه مجبورین برین سر یک کار دیگه و اون کاری که مهمتر از همه بوده مختل میشه توش اختلال ایجاد میشه چون شما حواستون پرت شد سطح تمرکز بچهها نوجوونها و بالغین توی سالهای اخیر بسیار کاهش پیدا کرده یکی از دلایلش استفاده از موبایلهای هوشمند و تکنولوژیه چون شما تمام مدت حواستون پرت میشه به این وسایل تکنولوژی که اطرافتون هست پدرمادر بچه رو میارن مطب میگن بچهما ADHD هستش بچهما بیش فعالی و نقص توجه داره نوجوون ما سطح تمرکز بسیار پایینی داره همه چی یادش میره نمیتونه دو صفحه درس بخونه شما اون گوشی هوشمند رو از نوجوونت بگیر ببین تمرکزش چجوری افزایش پیدا میکنه درواقع واقعا تشخیص ADHD چیزی نیست که شما بخواین برای بچتون بذارین یک تیم درمانی باید این تشخیص رو برای نوجوون و بچه شما بذارن متخصص اطفال روانشناس کودک و روانپزشک کودک کار تیمی یک تیم باید این تشخیص رو بذاره و بسیار بسیار بسیار زیاد استفاده از گوشیهای هوشمند سطح تمرکز بچهها نوجوونها رو توی دنیای امروز کاهش داده جاناتان هایت میگه که من دانشجوهامو میبینم مثلا توی آسانسور دانشگاه سی ثانیه طول میکشه که آسانسور برسه به اون طبقهای که میخوان توی اون سی ثانیه گوشی موبایلشون از جیبشون در میارن و شروع میکنن اسکرول کردن اینستاگرام حواستون باشه که چقدر وابستگی پیدا کردین به استفاده از گوشیهای هوشمند نه تنها نوجوونهامون خودمونم باید ببینیم چقدر دائم از این تکنولوژی استفاده میکنیم و با چه هدفی دائم ازش استفاده میکنیم یه چیزی اگر رفتار اعتیادگونه و عادتی پیدا کنه اونجا باید خیلی دیگه در موردش حواسمون رو جمع کنیم چون تغییر دادنش بسیار سخت میشه حالا جالبه این چیزی که حالا میخوام بگم تجربه خودمم الان چند روز پیش اسپاتیفای رو داشتم نگاه میکردم اومده موزیکهارو یعنی گزینه اضافه کرده که موزیکهارو شما میتونین اسکرول کنین یعنی همهی اپلیکیشنها دارن این کار میکنن چرا؟ چون برای شما تداعی میکنه اون حال خوشی رو که مثلا توی اینستاگرام دارین اسکرول میکنین و هی سریع به فواصل کوتاه دوپامین ترشح میشه فکر کن موزیک رو چرا آدم باید اسکرول کنه واقعا اصلا نمیفهمم یعنی تمام اپلیکیشنهای دنیا دارن یک الگوی مشخص رو دنبال میکنن که وابستگی شما بهشون بیشتر بشه اعتیادتون بیشتر بشه و هی دوپامینهای سریع ترشح بشه و اون چرخه معیوب ترشح دوپامین رو ما از این داستانها داشته باشیم وقتی ما داریم از شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم مغز ما همش در حال پردازش کردنه مدام در حال پروسس کردنه هی داره کار میکنه هی داره زحمت میکشه و چیزهای بدرد نخور و بیفایده واردش میشه و ما این عمل رو در روز بارها و بارها تکرار میکنیم و اگر واقعا این اعتیاد نیست چیه؟ مثلا فکر کنیم ما تو روز یه زمانی داریم یک کار خیلی مهم انجام میدیم و هی میبینیم سطح تمرکز و توجهمون پایینه و نمیتونیم اون کار مهمو انجام بدیم چون اصلا صبح مونو روزمونو با شبکههای اجتماعی شروع کردیم در واقع ما چشمونو از خواب باز میکنیم خیلی از آدمهایی مطالعه انجام شده بود میگفت بیش از 80 درصد آدمها وقتی چششونو از خواب باز میکنن موبایلشونو چک میکنن و بعد از اینکه موبایلشونو چک کردن پیاماشونو دیدن وارد شبکههای اجتماعی که عضوش هستن میشن و یه چکی میکنن همین باعث میشه که ما روزمونو با اضطراب استرس و اخبار ترسناک و وحشتناک شروع کنیم اخبار معمولا چیز خوشایندی نیست واقعا اینو بهتون بگم شروع کنیم و در طول روز سطح تمرکزمون پایین باشه و استرس مدامی رو تجربه کنیم یعنی بارها شده آدما میگن ما اضطراب نداریم مشکل خاصی نداریم استرس خاصی نداریم نگرانی ذهنی خاصی نداریم و در طول روز مدام حس استرس داریم دلآشوب داریم مثلا مریضا میگن حس میکنیم تو روز رخت میشورن تو دلمون چیزی که مریض میگه واقعا بعضیاشون میپرسم چند ساعت در روز از شبکههای اجتماعی استفاده میکنین خیلیاشون خانمای خانهدار هستن که میگن کار خونه رو که انجام میدیم شاید 5-6 ساعت پای اینستاگرام هستیم خیلی باید حواستون باشه که شبکههای اجتماعی وقتی استفاده از شون زیاد میشه به دنبالشون سطح استرس و افسردگی افراد بالا میره. جاناتان هایت میگه که من یه دوست خیلی نزدیک دارم که یک آدم خیلی بی نظیره، اسمش داکتر کلتنر هستش. حالا خیلی از شما عزیزان باز به واسطه صحبت های استاد دکتر مکری، داکتر کلتنر رو میشناسیم. بخاطراین که چند تا از کتاباشون استاد تالا معرفی کردن و زیاد این اسم رو ما توی پادکستاشون میشنویم. داکتر کلتنر یه سری تمرینات خیلی عالی داره که درموردش صحبت میکنه. میگه شما وقتی میرید پیاده روی، هدفون نذارید تو گوشتون، موبایلتون رو از تو جیبتون در نیارین، هیچ کاری نکنین فقط پیاده روی و تمرکزتون روی پیاده رویتون باشه و از اطراف لذت ببرین. شاید به نظرتون عجیب بیاد ولی شما این رو به شکل یک تمرین نگاه کنین. اصلا نیاز نیست پادکست گوش بدیم تو پیاده رویتون، اصلا نیاز نیست موبایلتون رو از جیبتون در بیارین. از خود اون پیاده روی لذت ببرین، از اطراف لذت ببرین. اگه توی پارک هستیم، توی طبیعت هستیم یا حتی توی مسیر رفتن به سر کارتون هستیم، فقط محیط رو ببینید، فکر کنید، تمرکز کنید و روی همون کاری که دارین انجام میدین فوکوس کنید. این یکی از کارهایی که علاوه بر اینکه اون وابستگی ما رو به گوشی کم میکنه، سطح تمرکز ما رو بالا میبره و یک تمرین بسیار بسیار عالیه. داکتر کلتنر یه نویسنده معروف و بزرگه که کتاب آه یا حیرت او برنده جوایز خیلی زیادی شده. که دکتر مکری هم این همین کتاب حیرت رو توی دو تا اپیزود معرفی کردن و بررسی کردن و منتشر کردن که این دو تا قسمت بسیار بی نظیره. یعنی همینجا بهتون توصیه می کنم که این دو تا قسمت بررسی کتاب حیرت رو گوش کنید و لذت ببرید. نسل جدید چه دختر ها چه پسر ها دارن به سمت تنها شدن میرن چون همش محرک های ارزون و مجانی در دسترسشونه که با اونا سرگرمن. تلاشی برای رابطه درست برقرار کردن با جنس مخالف نمی کنن، به همین محرک ها و دوپامینای سطحی و ارزون قیمت قانع میشن و هر روز تنها و تنها تر میشن. محرک ها توی سایت های پورن هستن، توی شبکه های اجتماعی هستن، توی اپلیکیشن های دوستیابی و دیتینگ و اینجور چیزا هستن و مجانی هستن. راضی کننده کامل نیستن ولی بچه ها به همین قانع میشن و همین میتونه زمینه ساز افسردگی جوان ها، نوجوان ها بشه. همین باعث میشه که اونا مضطرب بشن. همین یک سیکل معیوبه که حس عدم رضایت و افسردگی و مود پایین رو براشون فراهم میکنه و هی بیشتر و بیشتر پورن میبینن، بیشتر و بیشتر حالشون بد میشه. یه چیز حالا عجیبی که خودم دارم می بینم اینه که مثلا آدما میان ورزش کنن، یه جایی میان پیاده روی کنن، مدام سرشون توی گوشیه. یعنی این که حتی زمان ورزش هم دارن اسکرول میکنن، گوشی چک میکنن، اس ام اس جواب میدن. این چیزیه که برای ما باید زنگ خطر رو به صدا دربیاره. شروع کنین خودتون تمرین کردن. از امروز میرین ورزش، گوشیتون رو از تو جیبتون در نیارین. یا میرین پیاده روی یا با دوستاتون دارین میرین بیرون، قرار بذارین و موبایلا رو بذارین کنار. اگه دو ساعت با دوستاتون میرین یه کافه، مدام سرتون توی گوشی نباشه، با هم معاشرت کنین. تو چشمای هم نگاه کنید، فیس تو فیس با هم صحبت کنید. اون دو ساعتی که اومدید بیرون، سعی کنید از شر اون گوشی و تکنولوژی خلاص باشید. اینا رو به شکل تمرینای روزانه نگاه کنید. مثلا خودتون این دفعه رفتید بیرون، گوشیتون رو بذارید تو جیبتون و فقط آدم ها رو نگاه کنید. رفتید پیاده روی، رفتید پارک، رفتید حالا هر جایی که میرید. بشینید و نگاه کنید که آدم هایی که اومدن برای ورزش چقدر سرشون تو گوشیه. و این چیزیه که جاناتان هایت بهش میگه نسل مضطرب. این چیزیه که میگه نسل آشفته. پس بیاین اصلا از امروز با هم هیچ کاری نکردن رو تمرین کنید. واقعا یکی از تمرینات عالیه. تمرین هیچ کاری نکردن. فقط دیدن، فکر کردن، لذت بردن و از محیط استفاده کردن. بذارید چند ساعت اون گوشی لعنتی دست از سر شما برداره. از سال 2012 به این ور بچه ها واقعا یه جوری عادت کردن که سر هر چیزی ریوارد بگیرن. و این خوب نیست. سر هر چیزی جایزه بگیرن با یک کلیک کردن به جایزه گرفتن برسن. این برای بچه ها اصلا چیز خوبی نیست. ما بچگی بچه هامونو، آینده بچه هامونو دادیم دست کمپانیای بزرگ، شرکت های غول دنیا که اونا براشون تصمیم گیری کنن. وقتی یک بچه ده سال از شبکه اجتماعی به اسم اینستاگرام داره استفاده می کنه چه آیندهای در انتظارشه؟ نوجوانیش خراب می شه، بزرگسالیش خراب می شه و یک آیندهی پر از خشم، پرخاشگری، اضطراب، افسردگی و مود پایین، خلق پایین در انتظارشه. یکی دیگه از تمرین هایی که بسیار موثره قانونای کوچیک توی منزل شماست و به دنبالش قانونای کوچیک توی جمع دوستان و خانوادگیتون. مثلا قرار بذارید که سر میز صبحانه و نهار و شام هیشکی گوشی همراهش نیاره و وقتی شما خودتون به عنوان پدر مادر سر صبحانه و نهار و شام موبایل دستتونه و اصلا ارتباط موثری با بچهتون برقرار نمی کنید و موقع غذا خوردن سرتون تو گوشیه دارید اسکرول می کنید بچه شما شما رو می بینه و از شما یاد می گیره که همین کار رو انجام بده. شما نمی تونید خودتون یک کار رو انجام بدید و از بچهتون انتظار داشته باشید که اون کار رو انجام نده. اینستاگرام چی به بچه ها نشون می ده؟ دخترهای خوشگل شاد پولدار با زندگی مرفه که کار هم نمی کنند و درآمدهای عجیب غریب دارند. بعد دخترهای شما یک دختر ده دوازده ساله که تو دوران بحرانی بلوغش هست 8 ساعت از روزش رو الان توی تابستون 10 ساعت از روزش رو الان توی تابستون داره یه همچین آدم هایی رو می بینه. الگوهای زندگیش بلاگرهای اینفلوئنسرهای خوشگل و خوشقیافه و پولدار و زیبایی هستن که از صبح تا شب فقط دارن به خودشون میرسن به ظاهرشون میرسن و چطور انتظار دارید که بچه شما انگیزه پیدا کنه برای تحصیل برای درس خوندن؟ پیش خودش فکر می کنه خب چرا من باید اصلا برم زحمت بکشم درس بخونم؟ بلاگر میشم اینفلوئنسر میشم فقط از صبح تا شب به خودم میرسم و از طریق بلاگری درآمد کسب می کنم از طریق تبلیغات گذاشتن درآمد کسب می کنم. اون کسایی که بچه های 10-12 ساله شما توی اینستاگرام فالو می کنن و چشم و ذهن و مغزشون از اونا پر میشه میشن الگوهای آینده بچه های شما. زندگی بلاگر و اینفلوئنسرها زندگی واقعی نیست. واقعیت اون چیزی نیست که بچه شما توی شبکه های اجتماعی میبینه. نباید زیر 16 سال زیر 18 سال از اینها رو ببینه چون هنوز قدرت تصمیمگیری و انتخاب نداره و تو سنیه که سن حساس و بحرانی براش محسوب میشه. هدف بچه ها چی میشه تو زندگیشون؟ هدف نوجوان ها با دیدن این حجم از اینفلوئنسر و بلاگر توی اینستاگرام چی میشه؟ من اصرار دارم که واقعا این محتوا رو بچه های شما نبینن. نباید ببینن. زیر 16 سال به تاخیر بندازید این دیدن این محتواها رو برای بچه ها. یه چیزی وجود داره اون اینه که خیلی وقتا پدرمادرها گوشی و تبلت رو میدن دست بچه ها که بچه ساکت شه بچه دست از سرشون برداره. بخاطر این که میگن ما همه سر کاریم یا تو خونه داریم یه سری کار رو انجام میدیم و فرصت نداریم که برای بچه همون سرگرمی تفریح و معاشرت ایجاد کنیم و تبلت و گوشی رو میدیم دستش که ساکت بشه. در واقع یه جورایی موبایل برای شما حکم پرستار مجانی رو داره. و یه چیز دیگه هم باز میخوام بهتون بگم وقتی شما مدام سرتون توی موبایل و گوشیه حتی به بهانه کار کردن حتی تو جمع خانوادگیتون حتی تو جمع دوستانتون بچه شما مثلا داره برای شما یه داستان مهم از مهد کودک یا مدرسش تعریف میکنه و شما به جای این که چشم تو چشم بچهتون رو نگاه کنید سرتون توی گوشیه میگید آها آها آها بچه شما از شما یاد میگیره. بچه شما نیاز به توجه شما داره. چیزی که داره میبینه اینه که شما برای اون وقت نمیذارید و تمام انرژی و فوکوستون روی همون موبایل یا اینستاگرامتونه و این الگو برداری میکنه بچه ها از شما. من اصلا حتی مشکل دارم که آدم برای بچه های نوپا گوشی های اسباب بازی میگیره یعنی از همون سن کودکی دارن به بچهشون یاد میدن که گوشی یک وسیله بسیار مهم و اساسیه که تو توی این سن اسباب بازیشو داری و یکم که بزرگتر شدی برات گوشی واقعی میگیریم. این یک مدلسازی غلطه. من بهتون میگم که برای بچه نوپاتون برای بچه مهد کودکی باید بیاید گوشی اسباب بازی موبایل اسباب بازی نخرید اصلا و این مدلسازی اشتباه رو شما تکرار نکنید. این کار رو در حق بچههاتون انجام ندید. اگه من به عنوان یک والد اوقات فراغتم رو بیشتر کتاب بخونم پادکست گوش بدم کتاب صوتی گوش بدم به جای این که اینستاگرام بالا پایین کنم و مطالعه کنم هر کاری که انجام بدم بچه من از من یاد میگیره و بچه از همون سن کم الگو برداری می کنه. شما چی کار دارید می کنید که بچهتون به شبکه اجتماعی وابسته و معتاد نشه؟ من تجربه زندگی خودم رو واقعا میخوام اینجا بهتون بگم که من فکر می کنم دلیل اصلی که من و علی و لیلا اینقدر به مطالعه و خوندن و تحلیل کردن و درس خوندن علاقه داریم اینه که از بچگی پدر و مادرمون رو میدیدیم که دارن کتاب میخونن.واقعا بچه ها آینه پدر مادرشون هستن . فکر نکنید بچه حواسش نیست. ما چشممون رو که باز کردیم تمام دور و ورمون کتاب و کتاب خونه بوده یعنی کل دیوارهای خونه کتاب بوده و پدر من صد ها هزار جلد کتاب داره و میشه گفت خونه ما واقعا کتاب خونه شده و هرکی میا خونه ما تعجب میکنه . تمام مدت پدرمون داشته مینوشته و میخونده و تحقیق میکرده و روز هایی که ما تعطیل بودیم میرفتیم کتاب فروشی .تمام نمایشگاه های کتاب رو میرفتیم و بیشتر از این که اسباب بازی داشته باشیم کتاب داشتیم و دوست داشتیم و هیچ اجباری نبود و من تمام کتاب های بچگیم رو بار ها خونده بودم و برای خواهر کوچیک ترم هم کتاب قصه میخوندم و علاقه مند شدیم از بچه گی به کتاب خوندن پس شما هم بیاید شروع کنید برای بچه هاتون کتاب خوندن رو شروع کنید و ببینید که بچه ها ناخود آگاه علاقه مند میشن و یاد میگیره .یه سری تحقیقات هم انجام شده که پدر مادر های که برای بچه هاشون کتاب میخونن بسیار باهوش میشن و هوششون افزایش پیدا میکنه و دیدن که در اروپا از سالی که خانمها سواد پیدا کردن و برای بچه هاشون کتاب خوندن رو شروع کردن و همین در طی نسل های آینده باعث شد هوش اروپاای ها زیاد شه یعنی یک سری نکات خیلی ریز وجود داره که ما ازش غافلیم . شبکه اجتماعی چی میخواد یاد بده به بچه من ؟یه ویدئو 6 ثانیه ای چی میخواد به بچه من یاد بده ؟ما به عنوان پدر مادر مسئولیم برای بچه هامون . یه بچه و یه نوجوان مدام داره رفتار شمارو اسکن میکنه فکر نکنید بچه حواسش نیست . معاشرت شما رو داره نگاه میکنه. ازشون الگو برداری میکنه. خیلی مهمه که شما دوستاتون کیا باشن و با کیا رفت و آمد کنید. بچه از بچگی چی ببینه توی گروه های دوستانه شما و سریع بچه اینا رو اسکن میکنه و ازشون الگو برداری میکنه. و خیلی خیلی میخوام تاکید کنم که گروه های دوستانه شما که باهاشون رفت و آمد دارین اثر مستقیم توی آینده و انتخابهای بچه هاتون دارن. پس دوتا تمرین رو الان اینجا در موردش صحبت کردم یه جمعبندی کنم. یکی این که یه قانون های کوچیک بذارید و خودتون هم اولین نفر اون قانون رو اجرا کنید که بچه شما رو ببینه. اونم اینه که سر میز صبحانه و نهار و شام اصلا هیچ کس گوشی موبایل نیاره. چشم تو چشم همو نگاه کنید سر غذا. بعد از غذا که حالا شاید پنج دقیقه ده دقیقه سر میز هستید با هم یک گپ و گفتی داشته باشید با هم معاشرت کنید و اول نفر خودتون این قانون رو انجام بدید. تمرین بعدی هم این بود که وقتی میرید مهمونی طبیعت پارک هر جایی سرتون توی گوشی نباشه. وقتی شما همه سرتون توی گوشیه نمیتونید از بچهتون انتظار داشته باشید که سرش تو تبلت و موبایل و گوشی نباشه. شما الگوی بچهتون هستید. نکته مهم بعدی اینه که برای بچه ها تا جایی که میتونید کودکی هیجان انگیز فراهم کنید. واقعا الان توی این دور زمونه بچه ها خیلی خیلی تنهان. خیلی تنهان. یعنی واقعا بچه ادونچر نداره ماجراجویی نداره. قبلاً خونه ها همه خونه ویلایی بود حیاط دار بود زمان ما. بچه ها تعدادشون توی خونه زیاد بود. بچه ها تعدادشون توی فامیل زیاد بود. یه سری از بچه ها میرفتند توی کوچه. مثلا ما توی کوچه بازی نمی کردیم. ولی خب یه سری از بچه های همسن و سال ما بودند. امن بود و میتونستن برن توی کوچه بازی کنند با هم. همون جا کلی اون بچه تجربه کسب می کرد. الان بچه ها معمولا تک فرزندند. الان شاید حتی خاله و عمو دایی حتی نداشته باشند که بچه همسن و سالشون داشته باشند. و مدام بچه توی خونه تو آپارتمانه و همش حوصلهش سر میره. و پدر مادر چون خودشون هم سر کارند واقعا فکر میکنم که توان اینو ندارن که برای بچه سرگرمی رو فراهم کنن که اون بچه حوصلهش سر نره. بعد چی کار میکنن؟ ساده ترین کار. به بچه موبایل میدن، لپتاپ میدن، تبلت میدن و خب این اتفاق جالبی نیست. یعنی اصلا بچه ها همون موقع که توی خونه های حیاط دار و ویلایی زندگی میکردن کلی ماجراجویی توی همون حیاط خونه شون انجام میدادن و کلی تجربه کسب میکردن که الان واقعا بیشتر بچه ها همون امکان رو ندارن و خب همش هم حوصله شون سر میره دیگه. یک کاری که شما میتونید به عنوان پدر مادر انجام بدید اینه که حتما ازتون خواهش میکنم با پدر و مادرهای دوستای صمیمی بچه هاتون در ارتباط باشید باهاشون ارتباط بگیرید، باهاشون دوست باشید و اگر میخواید یک قانون برای استفاده از موبایل و تبلت بذارید چهار تا خانواده با هم این قانون رو بذارید. این چیزیه که جاناتان هایت خیلی روش تاکید میکنه. میگه ببینید چقدر موثره. بچه ها همش به دوستاشون نگاه میکنند و واقعا انسانها رفتارها و الگوهای گلهای دارند. یعنی شما اگر میخواید به بچت بگی که یک ساعت در روز اسکرین تایم داری بعد اون چهار تا دوست صمیمی هم که داره یک ساعت در روز اسکرین تایم داشته باشند چون بچه همش میاد به شما میگه فلانی که دوست صمیمی منه الان بی نهایت داره تو روز از موبایل استفاده میکنه از تبلتش استفاده میکنه تو حق نداری به من انقدر زور بگی شما میشید یک پدر مادر زورگو و سخت گیر ولی وقتی شما جلسه های گروهی با پدر مادر دوست صمیمی بچتون بذارید و با هم یک قانون رو وضع کنید و با هم اون قانون رو اجرا کنید فقط بایستید و نگاه کنید که چجوری بچه هاتون اون قانون رو اکسپت میکنند جواب بهش میدن و انجامش میدن. کلاً وقتی دوستهای صمیمی بچه هاتون امکاناتی رو دارن مثل همین استفاده بی نهایت از اینترنت کار شما برای حفظ سلامت روان بچه هاتون بسیار بسیار دشوار میشه و خب میگم مثلا شما این چهار تا خانواده با هم قرار بذارید که جمعه ها رو برای بچه ها روز گوشی آزاد اعلام کنید اصلا یعنی همه بچه ها بتونن هر چقدر دلشون میخواد از تبلت یا گوشی اون روز استفاده کنند با شبکه اجتماعی رو نمیگم بچه مثلا 10 ساله هیچ کلاسی مثلا جمعه نره کلاس پیانوش و جمعه ها نذارین کلاس ورزش و جمعه ها نذارین کلن جمعه بشه روز گوشی آزاد و این قانون برای این چهار تا خانواده اینجوری باشه بسیار بسیار مؤثره بسیار بسیار کمک میکنه به بچه شما واقعا توی دنیا امروز پدر مادر ها یه جنگ بیپایان هر روزه دارن با بچه ها درگیری های هر روزه دارن به خاطر استفاده از همین موبایل هوشمند و شبکه های اجتماعی ولی وقتی شما چهار تا خانواده باهم قانون گذاری کنین یه گروه کوچیک قدرتمند و مؤثر دارین با دعوا و زور نمیتونین کار رو برای یه بچه نوجوان پیش ببرین ولی با این کارهای عملی که الان دارم بهتون یاد میدم خیلی راحت تر میتونین ارتباط مؤثر با بچه هاتون داشته باشین اگر هم دارین این پادکستو گوش میدین و هنوز بچه ندارین یا بچه هاتون کوچیک هستن که خوش به حالتون بخاطرین که از همین سن میتونین تصمیم بگیرین که با بچه ها چجوری درست رفتار کنین که تو نوجوانیشون به مشکلات کمتری بر بخورین در واقع شما از همون بچگی برای بچه دارین الگو سازی میکنین خیلی حواستون باشه خیلی بچه ها اسمارت و تیزن و الگو سازی میکنن و سریع از شما کپی برداری میکنن خیلی خیلی مهمه که بدونید دارید چی کار میکنین این که مدرسه بچه شما گوشی ممنوع باشه بسیار بسیار بسیار مهمتر از چیزیه که فکرشو میکنین بچه ها نباید سر کلاس موبایل داشته باشن و به جای درس گوش دادن تیک تاک چک کنن اینستاگرام چک کنن سطح تمرکزشون افتضاح میاد پایین تا میتونید بذارین بچه ها اوقات فراغت داشته باشن بیرون با دوستاشون ببرینشون طبیعت ببرینشون پارک اصلا میتونین با پدر مادر بچه های دیگه اگه واقعا میشناسینشون قرار بذارین نوبتی بچه ها رو ببرین پارک یا طبیعت به شرطی که شناخت کافی از اون پدر مادر داشته باشین. اثرات مثبت این کار شگفت انگیزه. نرمال سازی میشه. اصلا کم کم بقیه بچه ها هم از شما و خانواده و این گروه دوستیتون یاد میگیرن. ما میتونیم برای بچه ها زندگی واقعی و شاد و هیجان انگیز رو نرمالایز کنیم. به جای زندگی با گوشی هوشمند و اینستاگرام اون چیزی که بچه نیاز داره زندگی تو محیط واقعیه. نه زندگی ترسناک خیالی توی اینستاگرام چیزی که بلاگرها اینفلوئنسرها رو داره بخورد بچه های شما میدن. همون دوچرخه سواری که زمان بچگی ما بیشتر بچه ها داشتن الان واقعا خیلی کم شده. همین میتونه براشون عالی باشه. باید کم کم بتونیم بچه ها رو ببریم که ماجراجویی داشته باشن. طبیعتگردی داشته باشن. ادونچر داشته باشن. و حتی یه کم که بزرگتر شدن. مستقل با دوستاشون با یه گروه. با یه لیدر باید همراه برن توی طبیعت و برن توی مسیر رشد قرار بگیرن. الان سخته میدونم. بخاطر این که همه خانواده های یه شکل شدن همه موبایل و تبلت دادن به بچه هاشون و چیزی که متاسفانه نورمالایزه. یه بچه توی خونه تنها با گوشی و لپتاپ و تبلته. این چیز ترسناکیه. ولی بدونین که وقتی شما دوستای صمیمی بچه هاتون این کار رو شروع کنین و این رو نورمالایز کنین. کم کم هم بقیه از شما یاد میگیرن سعی کنیم برای بچه هامون زندگی هیجان انگیز واقعی رو فراهم کنیم و میخوام بهتون اینجا تأکید کنم که رمز پیروزی شما کلید پیروزی تون با رفتار با بچهتون و نوجوانتون کارهای دسته جمعیه اون گروه چهار نفرهای که میخواد قانون گذاری کنه رو اصلا دست کم نگیرید قدرتش شگفت انگیزه حال بچه شما بهتر میشه وقتی ببینه مامان دوست صمیمی شما داره اسکرین تایم براش مشخص میکنه و میگه بیشتر از یه ساعت نه بیا با هم میریم تو پارک بازی میکنیم خیلی خیلی حال بچهتون بهتر میشه و پذیرش برای اون بسیار راحت تر میشه در واقع شما با این کار هوشمندانه درد محرومیت از گوشی رو برای بچهتون کم میکنید میبینن که خب دوستای صمیمیشون هم شرایطشون مثل اوناست و پذیرش خیلی براشون آسون تر میشه یه کار دیگه میخوام بهتون یاد بدم که واقعا از سر شگفتانگیزه اون اینه که برای بچهتون از سن کم عادت سازی کنید عادتهای خوب مجانی و مواثر میتونه بچه تو زندگیش داشته باشه که همین عادتها توی نوجوانی و جوانی اونو نجات بده از شر افسردگی اضطراب استرس و از شر اعتیاد به شبکه های اجتماعی نوجوان شما رو نجات بده واقعا میتونین به بچهتون یاد بدین فضا رو براشون فراهم کنین که جذابیت شبکه های اجتماعی براشون کمتر شه و کلاً کمتر به سمت حتی خلاف و انواع اعتیاد ها کشیده بشن چون سؤالی که بیشتر از همه پدر مادر از ما میپرسن میگن من چی کار کنم که بچه من معتاد نشه بچه من گرفتار سیگار الکترونیکی و ویپ و پاد و این چیزی که بچه های راهنمایی هستن بچه های سن های دوازده سیزده ساله درگیرش میشن چی کار کنیم واقعا که درگیرش نشن این سؤالیه که برای خیلی از پدر مادرها پیش میاد چون مثلا میگن تو راهرو مدرسه بچه های ما میبینه که دست دوست ده دوازده سالش ویپ سیگار الکترونیکی عادتساز یعنی اثرات این عادتسازی شگفتانگیزه عادتهای خوب قدرت اراده بچه های ما رو تقویت میکنه اگر میخوایین بچه با اراده داشته باشین از سن کم براش عادتسازی کنین از سن کم برای بچهتون عادتهای خوب و ساده و سازنده رو فراهم کنین و خودتونم عادتهای خوب و ساده و سازنده داشته باشین در واقع این کار کمک میکنه که زندگی بچه های شما توی مسیر بسیار سالمی قرار بگیره مثلا بچهتون از کوچکی روزی یه رُبع کتاب بخونه یعنی اصلاً شما براش روزی یه رُبع کتاب بخونی روزی یه رُبع باهم پادکست گوش بدین روزی یه رُبع باهم برین ورزش کنین هر روز مثلا با بچهتون برین نور روز رو ببینین توی فضای آزاد و هر روز با بچهتون برین نور غروب رو ببینین توی فضای آزاد این کارها ممکنه خیلی به نظرتون ساده و پیش پا افتاده بیان ولی همین عادتهای ساده انقدر سازنده هستن که میتونن مسیر زندگی بچه های شما رو تغییر بدن و بچه شما یک بچه با اراده بزرگ بشه یعنی خیلی از آدم ها آدم های با اراده و موفقن همه میگن اینا چی کار کردن انقد با اراده چی کار کردن انقد قدرتمندن شاید بدون این که حتی خودشون بدونن عادت های خوب و سازنده توی زندگیشون داشتن تمام انسانهای موفق عادت های خوب و سازنده توی زندگیشون داشتن عادت های روزانهای که هر روز انجامشون میدادن و بسیار کمک کرده که تو زندگی موفق بشن. امیدوارم که صحبت های امروز بهتون کمک کنه که اگر بچه کوچیک دارین یا هنوز بچه دار نشدین تصمیمات مهمی رو برای تربیت بچهتون بگیرین و در کنارش خودتون هم به اونا عمل کنین و اگرم بچه نوجوون دارین باز بهتون کمک کنه که بتونید روندی که الان داره اذیت میکنه بچه ها و خودتون رو اصلاح بشه. امیدوارم که از این صحبت ها لذت برده باشین و عملی بهتون کمک کنه. مرسی که توی این پادکست همراه ما بودین. ممنونم. روشهای عملی برای مواجهه با بحران گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی در کودکان و نوجوانان
روشهای عملی برای مواجهه با بحران گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی در کودکان و نوجوانان