پرش لینک ها

انتخاب غذای سالم

در این قسمت، آگوشی و قارچ فرفری با خرسی قهوه‌ای بامزه همراه می‌شن تا راز داشتن بدن سالم و پرانرژی رو کشف کنن! وقتی خرسی به خاطر خوردن تنقلات احساس بی‌حالی می‌کنه، دوستانش دست به کار می‌شن و با هم یک سالاد رنگین‌کمونی، سوپ سبزیجات داغ و املت خوشمزه‌ی گیاهی درست می‌کنن.

این اپیزود فرصتیه برای کودکان تا یاد بگیرن چطور با انتخاب‌های درست غذایی، از بدن خودشون مراقبت کنن، لذت آشپزی سالم رو بچشن و انرژی لازم برای بازی و شادی رو به دست بیارن!

تلگرام

Telegram

کست باکس

Castbox

اپل پادکست

Apple Podcast

اسپاتیفای

Spotify

آگوشی و قارچ فرفری: انتخاب غذای سالم

 قسمت بیست و یکم

 

داستان: انتخاب غذای سالم

یک روز در جنگل سرسبز و زیبا، حیوانات مشغول بازی و خوش گذرانی بودند. آگوشی، خرگوش کوچولو قصه ما، روی شاخه‌های درخت‌ها می‌پرید و با صدای بلند دوستاش رو صدا میزد: “بچه‌ها، بیایید اینجا بازی کنیم!”

 

اما وقتی به اطراف نگاهی انداخت، دید یکی از دوستاش، خرس قهوه‌ای بامزه بود، کنار سنگی نشسته و انگار هیچ حوصله‌ای برای بازی نداشت.

آگوشی با سرعت پیش اون رفت و پرسید: “خرسی، چرا نمیای بازی کنیم؟ چقدر بی‌حال و کسل به نظر می‌رسی!”
خرس قهوه‌ای که شکمش رو گرفته بود، گفت: “اوه، آگوشی
من امروز اصلاً حوصله ندارم. انگار خیلی خسته‌ام و شکمم درد می‌کنه.”

آگوشی با تعجب پرسید: وااای”اما چرا؟ چیزی خوردی که حالت رو بد کنه؟”
خرس آهی کشید و گفت:راستش “من عاشق خوراکی‌هایی مثل چیپس، پفک، و آب‌نبات هستم. صبحانه هم امروز همینا رو خوردم. ولی الان انگار بدنم هیچ انرژی نداره.”

آگوشی به فکر فرو رفت و بعد روبه دوستش گفت: “می‌دونی، خرسی، شاید غذاهایی که می‌خوری دلیل این حال بده . بدن ما به غذاهای سالم مثل سبزیجات و میوه‌ها نیاز داره. اینا به ما انرژی میدن تا بتونیم بدویم، بازی کنیم و همیشه سرحال باشیم!”
قارچ فرفری که صدای اونها رو شنیده بود، پیششون امد و با خوشحالی گفت:  سلاااام ….”آگوشی،من شنیدم که چی میگفتین ، می‌تونیم یه غذای سالم و خوشمزه برای خرسی جون درست کنیم!”
چشم‌های آگوشی از هیجان برق زد و گفت : “واااای این خیلی ایده‌ی عالی‌ایه! بیایید یه
 سالاد سبزیجات رنگارنگ درست کنیم و نشون بدیم که غذای سالم می‌تونه هم خوشمزه باشه و هم سرگرم‌کننده!”

 

آگوشی و قارچ فرفری دست‌به‌کار شدند. اون‌ها به باغچه‌ی کوچک جنگل رفتند تا بهترین سبزیجات رو انتخاب کنند. اونا شروع به جمع‌آوری کردند:

گوجه‌فرنگی‌های قرمز و آبدار از بوته‌ها چیدند. قارچ گفت: “این یکی برای قلب و بدن مفیده!”

هویج‌های نارنجی و شیرین: “این برای قوی‌شدن چشم‌هاست!”

آگوشی گفت.

خیارهای سبز، خنک و ترد: “خیار توی روزهای گرم حسابی بدنمون رو خنک می‌کنه.”

کاهوی تازه و سبز: “این خیلی سبک و خوشمزه‌ست و به دستگاه گوارش کمک می‌کنه خوب کار کنه.”

فلفل‌دلمه‌ای‌های رنگارنگ (زرد، سبز و قرمز) …. من دلم میخواد اسم این سالاد رو بزارم  (سالاد رنگین‌کمونی)

 

وقتی به آشپزخانه‌ی جنگلی برگشتند، قارچ فرفری یک چاقوی کوچک برداشت و گفت: “حالا وقتشه که سبزیجاتمون رو درست و آماده کنیم.”
آگوشی گفت: “ولی مراقب باش دستت رو نبری!”

قارچ فرفری با هیجان گفت : چشششم
قارچ فرفری شروع به خرد کردن گوجه‌فرنگی‌ها
 رو به قطعات کوچک و مربعی برید، بعد نوبت خیارها شد. آگوشی با دقت هویج‌ها رو به شکل رشته‌های باریک خرد کرد و برگ‌های کاهو رو شست و در ظرف سالاد چید. فلفل‌دلمه‌ای‌ها هم به قطعات بامزه و زیبا تبدیل شدند.
وقتی همه سبزیجات آماده شد، قارچ فرفری کمی
 آب‌لیمو تازه روی اون‌ها ریخت تا طعم ترش و خوشمزه‌ای به سالاد بده. بعد گفت: “حالا وقتشه نمک کمی بپاشیم و سالاد رو خوب هم بزنیم.”

ظرف سالاد وقتی آماده شد، مثل یک نقاشی رنگارنگ به نظر می‌رسید.

 آگوشی با خنده گفت: “این‌قدر خوشگله که دلم نمی‌آد بخورمش! ولی خرسی حتماً عاشقش می‌شه.”

وقتی سالاد آماده شد، قارچ فرفری گفت: “آگوشی، فقط سالاد درست نکنیم. بیا یه غذای دیگه هم آماده کنیم!”

اون‌ها تصمیم گرفتن سوپ سبزیجات درست کنن

 قارچ فرفری هویج رو با تکه‌های کوچک، سیب‌زمینی و نخود به همراه برگ‌های تازه گشنیز درون یک قابلمه انداخت، و کمی آب و نمک اضافه کرد. بعد گفت: “این‌جوری می‌تونیم یه غذای داغ و مقوی داشته باشیم!”

آگوشی با هیجان گفت :  قارچ فرفری حالا که سوپ درست کردیم بیا یه املت سبزیجات خاص هم درست کنیم که توش مثلا گوجه‌فرنگی، فلفل‌دلمه‌ای و جعفری و از اینجور سبزی جات خوشمزه باشه

 

قارچ فرفری گففت : آخ جوووون …. موافقم

وقتی همه چیز آماده شد،  آگوشی و  قارچ فرفری خرسی رو صدا زدند. خرس قهوه‌ای با حال بد  به سمت میز آمد و با تعجب به سالاد رنگارنگ نگاه کرد. اون گفت: “این سبزیجات که همیشه مزه‌شون رو دوست ندارم! راستش شک دارم خوشمزه باشن.”
آگوشی با لبخند گفت: “فقط امتحانش کن، خرسی! قول می‌دم عاشقش بشی.”

خرسی یک تکه کوچک از هویج برداشت و با شک و تردید گاز زد. چشم‌هایش گرد شد و گفت: “وااای! چقدر شیرین و خوشمزه‌ست!”

 بعد نوبت خیار و گوجه‌فرنگی رسید. کم‌کم بشقابش خالی شد و اون با خنده گفت: “چرا تا حالا سراغ این غذاهای خوشمزه نرفته بودم؟ اینا معرکه‌ان!”
بعد از امتحان سوپ و املت، خرسی کاملاً پرانرژی شد و گفت: “حالا حس می‌کنم می‌تونم با قدرت بدوم و بازی کنم!”

آگوشی به خرسی گفت: “خرسی جونم ، می‌بینی که غذاهای سالم مثل سبزیجات چقدر بهت انرژی می‌دن؟ بدن ما به مواد خوب نیاز داره. تنقلات درسته که خوشمزه‌ن، ولی فقط برای یه موقع های خوب هستن نه برای اینکه بتونی قوی بشی  

 

از اون روز به بعد ، خرسی تصمیم گرفت  به جای چیپس و پفک و  نوشابه و تنقلات ، سبزیجات و غذاهای سالم بخوره. اون حالا هر روز همراه دوستانش بازی می‌کرد و کلی پر انرژی و سالم و  خوشحال‌تر از همیشه بود. 🌱🥕

اپیزودهای دیگر این فصل:

فصل های دارما کودک

پیام بگذارید

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.