پرش لینک ها

روز بدون صدا (۳ تا ۱۰ سال)

در این قسمت، آگوشی و قارچ فرفری با سکوتی غیرعادی در جنگل روبه‌رو می‌شوند و در جستجوی دلیل آن، یاد می‌گیرند که با دقت به زمزمه‌های ظریف طبیعت گوش دهند. آن‌ها درمی‌یابند که سکوت، فرصتی برای دیدن و شنیدن زیبایی‌هایی است که اغلب نادیده می‌گیرند.

این داستان، کودکان را تشویق می‌کند تا ارزش سکوت را درک کنند، به زیبایی‌های کوچک و نادیده طبیعت توجه کنند، و یاد بگیرند که گاهی نیازی به انجام کار خاصی نیست؛ بلکه می‌توان از لحظات آرام و بی‌عملی لذت برد و آن‌ها را به فرصتی برای ارتباط عمیق‌تر با خود و محیط تبدیل کرد.

تلگرام

Telegram

کست باکس

Castbox

اپل پادکست

Apple Podcast

اسپاتیفای

Spotify

روز بدون صدا

یک صبح زیبا، هنگامی که آگوشی و قارچ فرفری از خواب بیدار شدند و به دل جنگل رفتند، یک موضوع عجیب توجه‌شان را جلب کرد. همه چیز در جنگل ساکت و بدون صدا بود. صدای پرندگان، وزش باد در میان شاخه‌ها و حتی صدای رودخانه ناپدید شده بود.

آگوشی با حیرت گفت: “قارچ فرفری، چرا اینقدر ساکت است؟ انگار همه صداها ناپدید شده‌اند.”

قارچ فرفری با نگرانی پاسخ داد: “این واقعاً عجیب است. باید بفهمیم چرا صداها از بین رفته‌اند.”

آن‌ها به جست‌وجو پرداختند و به هر گوشه جنگل سرک کشیدند. حیوانات دیگر هم با تعجب در سکوت به یکدیگر نگاه می‌کردند، همه در تلاش برای فهمیدن دلیل این وضعیت غیرعادی بودند.

در وسط جنگل به یک درخت کهن و دانا برخورد کردند که به نظر می‌رسید راز از بین رفتن صداها را می‌دانست. درخت با حرکت برگ‌هایش سعی کرد توجه آگوشی و قارچ فرفری را جلب کند.

آگوشی با اشتیاق پرسید: “درخت دانا، می‌دانی چرا صداها ناپدید شده‌اند؟”

درخت با اشاره‌ای به نسیم نرم و تاباندن نور خورشید از میان شاخه‌هایش، به آن‌ها گفت که تنها با گوش دادن و توجه بیشتر به طبیعت، صداها باز خواهند گشت.

قارچ فرفری با فکر گفت: “ما باید چیزهایی را که کمتر به آنها توجه می‌کنیم، بشنویم و ببینیم آن‌ها به شنیدن صدای‌های ظریف در طبیعت، مثل وزش ملایم باد، صدای برگ‌های پاییزی که زیر پایشان خرد می‌شود و حتی زمزمه آرام حشرات در بین علف‌ها، توجه کردند.

آرام آرام، با هر صدای کوچک که شنیده می‌شد، جنگل به زندگی بازگشت. پرندگان دوباره آواز سردادند، رودخانه زنده شد و باد با شادی میان درختان حرکت کرد.

آگوشی با لبخند گفت: “چقدر خوب است که دوباره صداها برگشته‌اند. حالا می‌دانم که صدا‌های آرام و کوچک از چه اهمیتی برخوردارند.”

قارچ فرفری خندید و گفت: “باید همیشه به صدای طبیعت گوش دهیم و از سکوت آن هم لذت ببریم. زمزمه‌های طبیعت می‌توانند به ما یادآوری کنند که چه چیزهایی واقعاً مهم هستند.”

در پایان این ماجراجویی، آگوشی و قارچ فرفری یاد گرفتند که حتی در سکوت، زیبایی و ارزش واقعی طبیعت و جهان اطراف ما وجود دارد.

پایان قسمت دوازدهم!

اپیزودهای دیگر این فصل:

فصل های دارما کودک

پیام بگذارید

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.