سلام بچهها! حالتون خوبه؟ امیدوارم تمرین قسمت قبل رو انجام داده باشین و فهمیده باشین چطور میتونیم ذهنمون رو آروم کنیم.
امروز هم میخوایم با میا یه کار خیلی جالب انجام بدیم… با ما همراه باشید!
امروز میا همون دختر مو فرفری که تو قسمت اول باهاش آشنا شدیم، تصمیم گرفت دوباره کنار رودخونه بره. این بار، میا دیگه اون دختر نگران نبود. بعد از یادگرفتن مدیتیشن از پروانه کوچولو، دیگه بلد بود چطوری با آرامش و بدون نگرانی به درساش برسه.
اما هنوز یه سوال بزرگ توی فکرش بود. با خودش گفت: “اصلاً چرا این نفس کشیدن انقدر مهمه؟ چرا لونا بهم گفت که این همه به نفس کشیدنم دقت کنم؟”
همین که داشت به این فکر میکرد، یه دفعه صدایی شنید. اون با دقت به اطرافش نگاه کرد و اینبار یک موجود کاملاً جدید منتظرش بود: یک سنجاقک قشنگ با بالهای شفاف و رنگینکمانی. سنجاقک روی برگ کنار آب نشست و انگار داشت میا رو نگاه میکرد.
میا آروم گفت: “وای! تو چقدر قشنگی اینجا چیکار میکنی ؟
سنجاقک جواب داد: “من فلیک هستم، سنجاقکی که راز هوای طلایی رو میدونه .
میا، میدونم که این سوال توی ذهنت هست که چرا نفس کشیدن انقدر مهمه. اومدم این راز رو بهت بگم!”
میا با هیجان گفت: “جدی؟ خب، بگو!”
فلیک با لبخندی به میا گفت:
“نفس کشیدن، مثل سوخت ماشینت میمونه. همونجوری که ماشین بدون بنزین نمیتونه حرکت کنه، بدن ما هم بدون نفس نمیتونه خوب کار کنه. ولی این همه ماجرا نیست! نفسها، یه کار دیگهی خیلی جالب هم میکنن. وقتی آروم نفس میکشی و فقط به دم و بازدم هات فکر میکنی ، انگار به همه جای بدن و ذهنت میگی: “خیالت راحت باشه! من خوبم.” اینطوری قلبت آرومتر میزنه و مغزت میتونه بهتر فکر کنه.”
میا که چشماش برق میزد گفت: “پس یعنی نفس کشیدن کمک میکنه بدنم و مغزم با هم هماهنگ بشن و بهتر کار کنن؟ چقدر جالبه!”
فلیک با تکون دادن بالهاش ادامه داد: “دقیقاً! نفسهات وقتی آروم و درست باشه، همهچیز توی وجودت بهتر کار میکنه. این یه نیروی عجیب و شگفتانگیزه که همیشه همراهته!”
میا با تعجب گفت: “حالا میفهمم چرا نفس عمیق کمکم میکنه آروم بشم… انگار مغزم و بدنم با هم حرف میزنن و میگن: ما کنار توایم.”
فلیک گفت: “میا موافقی تکنیک هوای طلایی رو با هم انجام بدیم؟”
میا با خوشحالی گفت:” آره انجام بدیم”
فلیک گفت: “چشم هات رو ببند و تصور کن که هوایی که داری نفس میکشی، به رنگ طلاییه. وقتی این نور وارد بدنت میشه، از تمام بدنت نور طلایی پخش میشه. و این نور طلایی یه انرژی جدید بهت هدیه میده.”
بچه ها شما هم لطفا همراه میا این تمرین رو انجام بدین.
میا شروع کرد با فلیک نفس کشیدن.
(6 نفس عمیق تمرین عملی)
میا خیلی سریع احساس کرد که نور طلای یه انرژی فوق العاده داده بهش و نسبت به قبل خیلی پر انرژی تر و شادتر شده. اون با لبخند گفت: “این خیلی عجیبه! خیلی حس جالبیه …”
فلیک با خوشحالی گفت: “بله میا ! هوای طلایی همیشه همراهت هست. وقتی نگرانی، یا وقتی خستهای، فقط کافیه چند دقیقه آروم نفس بکشی و این انرژی رو تو بدنت حس کنی.”
میا بعد از یاد گرفتن این راز، هر روز صبح هر جایی که میتونست چند دقیقه تمرین نفس طلایی رو انجام میداد. دیگه حتی وقتی توی مدرسه هم استرس میگرفت، چندتا نفس عمیق میکشید و دوباره آروم میشد
دوستای کوچولوی من، نفس کشیدن درسته که کاره ساده ای بنظر میرسه ولی باید بدونیم که برای بدن ما خیلی خوبه. هر وقت خسته یا ناراحت بودید، چشماتون رو ببندید، نور طلایی نفستون رو تجسم کنید و از انرژی ای که براتون به وجود میاره لذت ببرید.
تا قسمت بعدی، یادتون باشه هوا همیشه کنار شماست و منتظره که بهتون آرامش بده. پس با لبخند نفس بکشید!