پرش لینک ها

داستان: رویارویی با ترسهای کوچک

در هر قسمت از داستان‌های دارما کودک موضوع مهمی در خصوص پرورش شخصیت کودک‌ و ارزش نهادن به توانایی‌های فردی در لایه های قصه و کاراکترها مطرح می شه و امیدواریم بتونیم در کنار هم به کودکان باور ارزشمند بودن رو هر چه بیشتر منتقل کنیم.
در پایان هر قسمت میتونید نظر کودک رو در خصوص اتفاق‌های جاری در قصه جویا بشید تا بتونید بیشتر به نقاط قوت و ضعف در زمینه‌های خودشناسی کودک پی‌ببرید.
این داستان‌ها رفرنس ندارند و کاملا زاییده‌ی ذهن و تخیل راوی می باشند.

تلگرام

Telegram

کست باکس

Castbox

اپل پادکست

Apple Podcast

اسپاتیفای

Spotify

داستان رویارویی با ترسهای کوچک

سلام، من هلیا هستم و شما به دارمای کودک گوش می‌کنید.توی این قسمت قصد داریم کنار بچه‌هامون آگاهانه به محیط اطرافمون نگاه کنیم.

 سلام بچه‌ها، به دارما خوش اومدید.

ما خیلی خوشحالیم که شما قراره کنار مامان، بابا، دوست، مربی یا فامیل عزیزتون با ما همراه باشید. لطفاً توی یه جای آروم و راحت بشینید. اگه روی صندلی راحتید یا اینکه چارزانو روی زمین راحتید، با دقت بشینید.

خب، بیایید فکر کنیم ما یه کوه زیباییم. پشت کمرمون رو مثل کوه، مثل قسمت‌های قبل صاف می‌کنیم.

شونه‌هامون رو آزاد می‌کنیم. راحت… آهان! دهنمون و فک‌مون رو آهسته ریلکس می‌کنیم.

خب، بیایید مثل یه کوه قشنگ کمرمون رو حس کنیم.

 به‌به، چقدر صاف و استوار نشستید. آفرین! دستامون رو میذاریم روی زانوهامون. نرم و راحت، مثل دامنه آروم یه کوه. می‌بینید چقدر راحتید این شکلی نشستن؟ خب، اگه دوست دارید، چشماتون رو ببندید.اگرم نه، هیچ مشکلی نیست. بیایید با چند تا نفس عمیق، مثل قسمت‌های قبل، شروع کنیم. از راه بینی زیباتون هوای اتاق رو بکشید توی ریه‌هاتون.

(تنفس)

و از راه دهان زیباتون هوا رو خارج کنید…

 آفرین. یه بار دیگه عمیق…

دم…

 بازدم…

یه نفس عمیق دیگه…

بازدم…

 خب. بچه‌ها، لطفاً به لحظه اکنون فکر کنید. به همین الانی که سر جاتون نشستید.

دارید دستاتون رو روی پاهاتون حس می‌کنید. می‌دونید که این لحظه کاملاً نو و جدیده و قبلاً هیچ وقت توی زندگیتون اتفاق نیفتاده. می‌دونید بچه‌ها، حتی اگر شما بارها همین جا نشسته باشید و بارها به همین سمتی که دارید نگاه می‌کنید یا چشماتون رو بسته باشید، ولی لحظه اکنون که داره اتفاق می‌افته یه چیز کاملاً جدیده.

توی ذهنمون فکرهای جدیده، توی بدنمون یه احساس جدیده، صداهای جدیدی ممکنه بشنویم. اصلاً شاید اولین باره که دارید به این پادکست گوش می‌کنید. توی دنیای اطرافمون هم همین‌طوره. هر لحظه‌ای که جدیده، می‌تونیم چیزای خیلی جدیدی کشف کنیم.

حتی اگه تمام طول روز داریم نفس می‌کشیم، خب خودتون می‌دونید دیگه، هر نفسی می‌تونه با نفس دیگه متفاوت باشه. گاهی داریم می‌دویم، تندتند نفس می‌کشیم. گاهی نشستیم، مثلاً داریم به کارتونی، کتابی، یا نوشته‌ای دقت می‌کنیم، آروم نفس می‌کشیم. یعنی بدن ما خیلی باهوشه، بچه‌ها، و بنا به شرایطش نفس کشیدن ما رو تنظیم می‌کنه.

حالا بیایید دوتا نفس عمیق دیگه بکشیم و بهش دقت کنیم تا ببینیم چقدر حتی این دوتا نفس هم می‌تونه با همدیگه متفاوت باشن.

(2 تنفس )

حالا اگه چشاتون رو بسته بودید تا اینجای صحبت‌ها، لطفاً چشاتون رو باز کنید و به یک نقطه نزدیک از فرش، سنگ، یا چوبی که کف پاتونه، روبه‌روتونه یا کنارتونه نگاه کنید. به رنگ اولش که می‌بینید فکر کنید، بچه‌ها. قهوه‌ایه، کرمه، سفیده، زرده، آبیه؟

 خب، گاهی وقت‌ها به چیزهایی که دقت می‌کنیم، رنگ‌ها و جزئیات خیلی بیشتری توشون کشف می‌کنیم.

بچه‌ها، خطوط، دونه‌ها، میکس رنگ‌ها… مثلاً اول فکر می‌کنیم قهوه‌ایه، ولی دقیق‌تر که نگاه می‌کنیم، اه، خط‌های مشکی هم توش داره. هر چی بیشتر دقت کنیم، بچه‌ها، می‌تونیم چیزهای بیشتری ببینیم. همون‌طور که وقتی صاف نشستیم، داریم به رنگ‌های اطراف و اتاق نگاه می‌کنیم. از دور رنگ‌هایی می‌بینیم، ولی اگه بعداً دقیق‌تر نگاه کنیم، حتماً جزئیات بیشتری کشف می‌کنیم.

حالا من یه زنگ میزنم و شما با شنیدن صدای زنگ به یک نقطه دقت کنید.

(صدای زنگ)

عالی بود! خب، حالا آهسته دست‌هامون رو بالا میبریم. یه دم عمیق میکشیم با هم، بچه‌ها.

دست‌ها بالا… (تنفس) حالا دست‌هامون رو پایین می‌آریم. یه بازدم عمیق… شش‌هامون رو خالی می‌کنیم از هوا.

بچه‌ها، می‌تونید هر موقعی از روز که لذت می‌برید، چند دقیقه به دقت به رنگ‌ها و شکل‌های وسایل ساده خونتون دقت کنید. من مطمئنم چشمای زیبای شما چیزای فوق‌العاده‌ای رو میتونه پیدا کنه.

ممنونم که با ما همراه بودید. تا قسمت بعدی، باز هم تمرین کنید تا بیام و یه تمرین جدید بهتون بدم.

اپیزودهای دیگر این فصل:

فصل های دارما کودک

پیام بگذارید

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.