پیش از شروع اپیزود یادآوری میکنم که درونیابیها به ترتیب هستن و باید از ابتدا گوش داده بشن. منظور از به ترتیب بودن اینه که اگر درون یابی اول و دوم روگوش نکردید درون یابی سوم رو گوش ندید.
هنچنین محدودیتی برای دفعات گوش دادن به درونیابیها وجود نداره، میتونید برگردید و درون یابی¬های قبل رو هرچند بار نیاز داشتید گوش بدید.
.
.
برای این درون یابی لطفا مکانی رو پیدا کنید که بتونید برای مدت طولانی در یک وضعیت قرار بگیرید بدون اینکه نیاز به حرکت کردن داشته باشید. میتونه نشسته یا دراز کش باشه. نور محیط نه زیاد باشه نه کم. به قدری باشه که ببینید ولی اونقدر زیاد نباشه مثل گرگ و میش یا صبح زود.
زمانی رو انتخاب کنید که نه خیلی خواب آلود هستید که وسط درونیابی خوابتون ببره نه انقدر سرحال و پر انرژی هستید که نتونید در این حالت بمونید.
.
.
.
چند نفس عمیق بکشید و اگر نیاز هست چشماتون رو ببندید.
.
.
من، شما و هر انسان دیگهای روزانه بارها احساسات متفاوتی رو تجربه میکنیم بدون. اینکه دقیقا بدونیم یک احساس چی هست.
اضطراب، ترس، خشم، غم، نا امیدی، تنهایی، بی توجهی، شادی، هیجان، رضایت، آرامش یا احساس کاملا خنثیای که شما تجربه میکنید دقیقا کجاست؟
.
.
جواب من اینه: احساسات من به صورت افکار و نشخوارهای ذهنی و همچنین نمود فیزیکی مثل انقباض عضلانی، تعریق، تغییر در ریتم تنفس، درد، گزگز و تغییر در حالت چهره و یا گریه و خنده و غیره در فضای آگاهی من ظاهر میشن.
.
حالا به من بگید نمود فیزیکی ترس چیه؟
.
.
افزایش ضربان قلب، تعریق، تغییر تنفس؟
.
هیجان زده بودن چطور؟
.
.
بسیاری از نمودهای فیزیکی در بین احساسات خوشایند و ناخوشایند یکسان هستن. پس اگر من به شما بگم افزایش ضربان قلب و تغییر در ریتم تنفس نشونهی چیه شما میتونید چندین احساس مختلف رو نام ببرید.
حتی اگر به شما بگم گریه یا خنده نشونهی چیه میتونید چندین احساس مختلف رو نام ببرید.
از این گذشته نمودهای فیزیکی در افراد مختلف متفاوت، بعضیها در زمان شادی میخندن بعضیا گریه میکنن بعضیا هم هیچ تغییری در چهرشون بوجود نمیاد پس لزوما گریه نشونهی ناراحتی، غم، ترس، اضطراب یا تنهایی و غیره نیست بلکه میتونه نشونهی شادی، دلسوزی، قدردانی، همدردی، هیجان، ذوق زده شدن، تحت تاثیر قرار گرفتن، حیرت، وحشت و خیلی چیزهای دیگه باشه.
خیلی از ما در حین مدیتیشن گریه میکنیم بدون اینکه هیچ کدوم از این احساسات رو تجربه کنیم.
هر احساسی پشتش یک داستانی داره که پی بردن به این داستان همیشه ساده نیست.
مثلا خشم یکی از این احساسات پیچیده هست. معمولا خشم یک احساس اولیه نیست بلکه حالت تغییر شکل یافتهی یک احساس دیگه است.
برای پیدا کردن اون احساس نیاز داریم به داستان پشتش واقف بشیم.
این داستان به شما میگه چیزی که شما اسمش رو گذاشتید خشم و نمود فیزیکی و ذهنیش رو تجربه میکنید میتونه نتیجه ترس، اضطراب، تنهایی یا به دلیل زودرنجی باشه و خود زودرنجی هم به دلیل عدم تعادل هورمونها، بیخوابی، تغذیه نامناسب، کمبود یک ماده در بدن یا نداشتن ارتباط اجتماعی کافی یا حتی میتونه یادآوری یک تجربهی ناخوشایند در گذشته باشه که حتی بهش آگاه نیستیم.
.
این درونیابی به شما کمک میکنه به داستان پشت احساسی که تجربه میکنید آگاه بشید.
.
.
توجهتون رو بیارید به بدنتون.
به ریتم تنفستون و بالا و پایین رفتن سینه و شکمتون توجه کنید.
توجهتون رو بیارید به صورتتون، تمام اجزای صورت از جمله پیشونی و فکتون رو آروم کنید. دندونهاتون رو به هم فشار ندید و اجازه بدید صورتتون کاملا آروم باشه.
دستهاتون رو آروم کنید، شونهها رو بدید عقب و اجازه بدید بدنتون ریلکس باشه.
توجهتون رو بیارید به احساسی که در پاهاتون جریان داره، اگر گرفتگی در پاهاتون هست رها کنید.
توجهتون رو بیارید به دستهاتون، اگر دستهاتون رو مشت کردید بازش کنید و اجازه بدید کاملا آروم باشن.
میخوایم با هم یک تکنیک تنفسی رو تمرین کنیم، این تکنیک تنفسی رو قبلا با هم کار کردیم، تنفس میتونه از بینی یا دهان یا به صورت ترکیبی دم از بینی و بازدم از دهان باشه، اینکه تنفس شکمی باشه یا نه به اختیار خودتون هست هر طور احساس بهتری دارید.
ریتم تنفسها به این شکل هست.
(تنفس مانند اپیزود)
لطفا این ریتم تنفسی رو چند دقیقه با متن ادامه بدید.
(تکرار)
اجازه بدید نفسهاتون به ریتم طبیعیش برگرده.
هر احساسی پیامی همراهش داره پس با احساسی که ظاهر میشه مبارزه نکنید و در عوض به داستان پشت این احساس و پیامی که همراهش هست توجه کنید.