تعصب دقیقا نقطهی مخالف پذیرش و انعطاف پذیریه.
تعصب میتونه به دین، حذب سیاسی، ایدئولوژی، سنت، قومیت یا حتی چیزهای ساده توی زندگی باشه مثل مراسم های مختلف، چیزی در سبک زندگی مثل گیاهخواری یا حتی تعصب روی چند کتاب و تعصب روی انسانهای دیگه که گاه باعث میشه ما ازشون بت بسازیم.
تعصب معمولا از عدم آگاهی و دانش کافی نشات میگیره. کسانی که با گروههای محدودی از انسانها در تماس هستند که معمولا هم عقیده با اونان، کسانی که در خانواده ها متعصب و مدارس و اجتماعات متعصب بزرگ میشن. کسانی که سفر نمیکنن و به اندازه کافی مطالعه نمیکنن. کسانی که در زندگیشون کلا چند کتاب محدود خوندن، کسانی که خودشونو در معرض تجربیات جدید قرار نمیدن و از فضای امنشون خارج نمیشن شانس تعصب در اونها بسیار بالاتره.
تعصب یکی از کارکردهای مغز ما هست و کاربردهای زیادی داره مثل ساخت اجتماعات کوچیک و. بزرگ و دفاع از این احتماعات که به به بقای ما کمک کرده ولی واقعا در فضای اگاهی تعصب میتونه مخرب و فاجعه بار باشه.
در همهی ما چیزهای وجود داره که بهش تعصب داشته باشیم، هرچند کوچیک قرار امزو بهشون اگاه بشیم.
لطفا یه جای ساکت و اروم پیدا کنید و بنشینید.
چند نفس عمیق بکشید و بدنتونو ریلکس کنید.
هرموقع اماده بودید چشماتونو ببندید.
.
.
سعی کنید یکی از چیزایی رو که بهش تعصب دارید رو پیدا کنید. میتونه هرچیزی باشه، از عقاید بزرگ بگیر تا یک مراسم مثل روز تولد، یک رژیم غذایی یا یک فرد خاص که روس تعصب دارید و شنیدن هرچیزی مخالفش ممکنه شمارو تحریککنه.
.
.
.
خوب اگر پیداش کردید بهش خوب توجه کنید. با ماهیتش که این باور یا عقیده یا عادت هرچیزی که اسمشو میگذارید الان کجاست؟
.
.
.
تجربهی من اینه. تعصب من یک فکره درون ذهنم. وجود خارجی نداره. اگر حافظم پاک بشه تعصبی که دارم هم از بین میره پس اونا یک یا بهتره بگیم رشتهای از افکارن.
.
.
حالا بگید این فکر از کجا اومده تو ذهن شما؟
.
.
تجربهی من اینه. این افکار از طریق دیگران بهمن منتقل شده، بخشیش از طرف خانوادم، بخشی از طریق رسانهها، کتابهاییکه خوندم، فیلمایی که دیدم و نظامهای اموزشی و جامعه و غیره. من اسمشو میگذارم دیگران.
.
.
حاات سناریو رو یکبار باز بینی کنیم تا اینجا.
دیگران یه سری فکر رو به من گفتن، تکرارش کردن و من اونارو به شکل بسیار قوی باور کردم و حاضر نیستم چیزی خلاف اون بشنوم.
.
.
.
حالا به من بگید خلاف این افکار که شما باورشون کردید از کحا میان؟ منظورم هموناییهکه شمارو تجریک یا عصبانی میکنه؟
.
.
جوابمن اینه : دیگران.
.
.
فرق دیگران اول با دیگران دوم چیه حالا؟
.
.
.
جواب من اینه، چون دیگران اول رومن اول باهاشون در تماس بودم، بهشون اعتماد بیشتری دارم و حرفاشونو باورمیکنم. ولی دیگران دوم با اختلاف زمانی اومدن و من به اونا اعتمادندارم.
.
.
دلیل اینکه هرکس تو دنیا فکر میکنه دینش، عقیده سیاسیش، ملیت و قومیتش و عقایدش از بقیه بهتره دقیقا همینه.
.
حالا سوال اینجاس، ایا یک مشت فکر ارزش عصبانی شدن، خشونت، جنگ و کشتن انسانهایدیگرو داره؟
.
.
هرباری که کسی نظر مخالفی داد. یا برخلاف باورها و عقایدتون چیزی دیدید، شنیدید که باعث برانگیختن شما شد.چند لحظه به این آگاه بشید که چه اتفاقی در ذهنتون داره میفته، افکاری که شما چنان بهشون باور دارید ازکجا اومدن و تمام وعدههای که بهتون داده شده و همهی پیش بینیهایی که بر اساس این افکار دارید انجام میدید فقط برای شما ودیگران که بهشون باور دارید انقپر مهمخ برای افراد دیگه ممکنه مخالفش کارکنه.
.
.
من هرباری که این اتفاق میفته برام از خودم میپرسم «اینو که گفته؟» بعد میپرسم «چی باعث میشه که انقدر به یک نفر باور داشته باشی؟» و بعد میگم «اگه اشتباه کرده باشهچی؟» وانقدرسوال کردن رو ادامه میدم تا متوجه بشم پوچ بودن تعصبم بشم. نا گفته نمونه ذهن اروم نمیشینه که شما این سوالاتو بپرسید. مدام مقاومت میکنه و میگه «معاومه که درسته. معلمه که حق با توه. »
.
.
ممکنه بگید یعنی ما به هیچی عقیده نداشته باشیم؟ باور نداشته باشیم؟
نه اصلا حرف اینه که تعصب تند روی و نقض عقاید دیگهاست. عقاید من برای خودم و واقعیت من هستند و دلیلی نداره بخوام اونارو به دیگران تحمیل کنم. دیگران روبا عقاید مخالف و متفاوتشت همنطور که هستند بپذیرم.
.
.
آگاهی از مسیر پذیرش و عدم مقاومت میگذره و همچنین تعصب رو نمیشه با تعصب اصلاح کرد.
.
از همراهی شما سپاسگزارم و براتون ارزوی اگاهی دارم
و در آخر بیایم آگاهانه به جای مرگ طلبی برای کسی براشون آرزوی اگاهی کنیم، حتی اگر اون افراد تمام زندگیشون برای نیمی از جهان آرزوی مرگ کردن و کماکان میکنن ویک فرد آگاه برای کسی مرگ و ذلت نمیخواد، آرزوی آگاهی و بیداری میکنه.
حواسمون به شعارهامونو هشتگهامون و کلماتی که در روز مره استفاده میکنیم باشه. همین نشونهی جهل و ناآگاهیه.