کنار آمدن با موقعیتهای استرسزا از طریق پذیرش و درک اونچه واقعاً هست. (آناکا هریس)
این مسئله خیلی مهمه که بتونیم زمانی که در یک موقعیت استرسزا قرار میگیریم، ارتباط خودمون رو با لحظه حال از دست ندیم؛ چون با وجود تجربههای مختلف در هر لحظه، از طرفی نوعی آگاهی، سکون و فضایی آروم هم درونمون وجود داره که دسترسی به این نقطه از وجودمون خیلی هم سخت نیست.
اگه فقط یک یا دو دقیقه از زماناییکه در یک موقعیت استرسزا هستیم، رو صرف مقاومت در برابر اونچه که باهاش مواجهیم ، بکنیم، متوجهش میشیم.
این حس میتونه یه احساس خیلی ظریف باشه. احتمالاً میدونید که در موردچی صحبت میکنم؟ گاهی این حس تداعی گر کلمه “نه” هست.
ما معمولاً سعی میکنیم که برای فرزندانمون نقش انسانی قوی رو داشته باشیم. اغلب باید خودمون رو جمع و جور کنیم و روزهامون رو با نادیده گرفتن مشکلات طی کنیم.
اما من فکر میکنم، راهی برای انجام این کار بدون مقاومت کردن هم، وجود داره.
یک بار من در یه دوره مدیتیشن شرکت کرده بودم و معلم ما داستانی رو در مورد دوران سختی که پشت سر گذاشته بود، تعریف میکرد که معلمش در این اوضاع به ملاقاتش اومده بود.
معلمش در بدترین شرایط، حرف جالبی به او زده بود.
گفته بود الآن اوضاع همینه که هست.
فقط همين حقیقت ساده رو یادآوری کرده بود که ما نمیتونیم واقعیت رو کنار بذاریم و گاهی اوقات فقط نشستن و فهمیدن اینکه اوضاع در حال حاضرهمینه، میتونه ما رو از تنش و تقریباً جنگی که در درون خودمون با واقعیت برپا شده، رها کنه. که این جند معمولا ما رو بیشتر از آونچه که اتفاق افتاده و هست، ناراحت میکنه.
بنابراین، من هم از شما دعوت میکنم؛ همین الآن در زندگی روزمرهتون به این مفهوم فکر کنید. اگرچه که میدونم این کار میتونه باعث بشه در لحظات خاصی بیش از حد آسیبپذیر یا بیش از حد ناراحت بشید، اما در حال حاضر، برای انجام این مدیتیشن، اجازه بدید که اون رو برای چند لحظه هم که شده امتحان کنید.
همین الآن به خودتون اجازه بدید که با لحظه حال ارتباط برقرار کنید و اونچه که واقعاً هست رو بپذیرید و اون رو بهعنوان یک آزمایش امتحان کنید و ببینید چه احساسی در شما ایجاد میکنه.
وقتی با کودکان تمرین مدیتیشن میکنم، قبل از مدیتیشن، اغلب در مورد ویژگیهای یک کوه صحبت میکنم. این که کوهها محکم و استوار و تزلزل ناپذیرن. مهم نیست در اطراف یه کوه چه اتفاقی میافته. بادها و بارانها و برفها بر اونها میکوبن، گیاهان و درختان ریشههای خودشون رو در اون فرو میکنن، پرندگان و حیوانات خونه خودشون رو در اون میسازن، موجوداتی در کوه متولد میشون و میمیرن؛ اما در نهایت، کوه اونجا جامد و ساکن باقی میمونه.
کوه، در واقع، فقط شاهد وقوع همه چیز در اطرافش، هست. فکر میکنم که این تجسم خوبی برای مدیتیشن امروز ما هست. بنابراین، ببینید آیا میتونید کمی به ذهن خودتون استراحت بدید یا خیر؟. حتی اگه مواردی در شرایط فعلی وجود داره که خیلی مهم و ضروری هست، باز هم کمی از نگرانی و برنامه ریزی که ذهن شما درگیرش شده، فاصله بگیرید.
در حالت راحت بشینید، اگه پاهاتون رو روی زمین ضربدری کردید یا روی صندلی نشستید، هر دو پاتون رو صاف روی زمین بذارید،
دستها روی پاها باشن و فقط پاهاتون رو روی زمین یا صندلی احساس کنید. سعی کنید وزن دستهاتون رو روی پاهاتون احساسش کنید،
گردن و شونه هاتونو شل کنید اما کمرتون رو بلند و قوی نگه دارید. چشمای خودتون رو ببندید و به صداهای موجود در اطرافتون در همین لحظه توجه کنید.
قفسه سینه تون حین تنفس به داخل و خارج حرکت میکنه. مثل کوهی که شاهد بادها و طلوع آفتاب بعد برف و شبهای پرستاره ست وضعیت شما هم در حال حاضر همین طوره.
یکلحظه چشماتون رو باز کنید و به اونچه میبینید توجه کنید. تمام توجه خودتون رو روی صحنه مقابل خود متمرکز کنید.
رنگها، شکلها همه رو با دقت ببینید و بعد، دوباره چشماتون رو ببندید. با چشمان بسته سر خودتون رو به سمت پایین ببرید و، دوباره چشماتون رو باز کنید. تا جایی که میتونید، حواستون پیش آنچه در حال حاضر میبینید، باشه.
دوباره چشماتون رو ببندید و سرتون رو به سمت بالا بچرخونید . حالا چشماتون رو باز کنید و دوباره فقط به لحظه حال نگاه کنید. دوباره چشماتون رو ببندید و سرتون رو به حالت خنثی و با پشتی صاف به حالت متعادل برگردونید. به یاد داشته باشین که گردن و شونه هاتون رو شل کنید اما پشت خودتون رو صاف و قوی نگه دارید.
احتمالاً در این لحظه به آرامش میرسید و اگر به این نتیجه رسیدید اجازه بدید، این آرامش بدون قضاوت در سرتاسر وجودتون جریان داشته باشه.
داشتن لحظاتی از آرامش و حتی شادی دراوج تنش و استرس مشکلی نداره. اونها به ما انرژی و نیرو میدهن و به ما کمک میکنن تا برای زندگی و اتفاقات پیش رو سوختگیری کنیم .
حتی گاهی در شرایط سخت ممکنه متوجه ترس شدید یا گریههای خودتون بشیدو و ببینید که آیا میتونید همین الآن بدون قضاوت اجازه بدید که این اتفاق بیفته یا خیر؟، مثل کوهی که به سادگی شاهد همه اتفاقات هست. هر چه هست هم به همین سادگیه.
با ریتم طبیعی نفس بکشید.
توجه داشته باشید که اگر واقعاً آروم باشید، بدن شما دم بعدی رو خود به خود شروع میکنه.
همینطور که در حال نفس کشیدن هستید، به هر صدایی که میشنوید توجه کنید.
متوجه میشید که نمیتونید صداها رو پیش بینی کنید. چشماتون رو کم کم باز کنید. توی همین لحظه حال، به یک نقطه ثابت نگاه کنید، چشماتون رو ثابت نگه دارید، فقط اجازه بدید هر منظرهای که وجود داره رو ببینید و به خودتون یادآوری کنید که حال حاضر به همین صورتیه که هست و ببینید آیا می تونید به این درک برسید که موقعیت استرسزا، لحظات ناراحتکننده، یا لحظات شاد هم وجود دارن و جزیی از زندگین؟
اگر اجازه بدید این حال برای یک یا دو دقیقه، ثابت باقی بمونه، میتونه انرژی که برای قوی و مقاوم بودن رو نیاز دارید هم به شما بده. به نفس کشیدن خودتون ادامه بدید، به صداها گوش بدید و گهگاه چشمهای خودتون رو باز و بسته کنید. درنهایت، میتونید با پنج دقیقه نشستن در سکوت، مدیتیشن خودتون رو به پایان برسونید.