این مدیتیشن برای حالت نشسته، با چشمان باز و در مکان عمومی طراحی شده.
لطفا یک مکان عمومی به سلیقهی خودتون انتخاب کنید که احتمال اینکه آشنا ببینید کمه و سر و صدای چندانی نداره و بنشینید.
من برای این کار یک کافهی نسبتا خلوت یا پارک رو ترجیح میدم که کسی منو نمیشناسه و احتمال اینکه آشنا ببینم کم باشه.
لطفا یک صندلی راحت برای نشستن انتخاب کنید و اگه میخواید چیزی سفارش بدید و نوشجان کنید این اپیزود رو پاوز کنید و بعدش مجددا ادامه بدید.
چند نفس عمیق بکشید و بدنتونو ریلکس کنید.
این مدیتیشن با چشمهای باز انجام میشه.
سرتونو پایین بیارید و حدودا با یک زاویه ۴۵ درجه نسبت به فضای مقابلتون قرار بگیرید. پیشونی، چشمها و عضلات صورتتونو ریلکس کنیدو بدون اینکه نگاهتونو تغییر بدید به کل فضای مقابلتون آگاه بشید.
یک بار کل بدنتونو بررسی کنید و سعی کنید به وضعیت بدنتون هم آگاه بشید.
اگر کسی ازتون سوالی پرسید با لبخند، چهرهی گشوده و لحنی با وقار و صدایی آروم جواب بدید و بعد به ادامهی مدیتیشن برگردید. سعی کنید در حین صحبت کردن هم کاملا ذهن آگاه باشید.
.
.
.
به فشاری که از سمت صندلی و زمین به بدنتون وارد میشه توجه کنید.
.
سعی کنید در طول این مدیتیشن بی حرکت باشید. درد، خارش، گزگز و بی قراری همیشه ظاهر میشه و ما قراره مشاهدش کنیم.
.
.
توجهتونو بیارید به نفسهاتون.
اجازه بدید نفسهاتون سطحی و نرم باشن به شکلی که کاملا احساسشون کنید ولی صداش شنیده نشه.
.
.
.
توجهتونو بیارید به فضایی که مقابلتونه.
هرچیزی که در این فضا میبینید ترکیبی از نور و رنگه که در وجه بصری آگاهی شما ظاهر شده.
به این توجه کنید که فقط و فقط شما هستید که میتونید همین الان چنین چیزیو مشاهده کنید.
.
هرکس دیگه که در نزدیکی شماست فضای متفاوتی رو در وجه بصریش تجربه میکنه. این تصویر برای شما یکتا است.
.
.
توجهتونو بیارید به وجه شنیداری آگاهیتون.
بهتمام سر صدای محیط آگاه بشید. صدای حرف زدن دیگران، صدای خنده یا فریاد. صدای خودرو ها در خیابون. صداهای مزاحم که از برخورد اشیا بهم ساخته میشن یا صدای آواز پرندهها و زمزمهی باد.
.
.
به صداها گوش بدید ولی قضاوتشون نکنید. نیازی نیست بهشون فکر کنید یا تصویر سازیشون کنید. فقط احازه بدید ظاهر بشن.
.
.
.
هر فکری که وارد ذهنتون شد فقط مشاهدش کنید. قضاوتش نکنید.
افکار هم مثل صداها، نور و رنگ در فضای اگاهی ما ظاهر میشن و برای مدتی توجه مارو به خودشون معطوف میکنن. فقط بهش آگاه باشید، حتی اگه ناخوداگاه کمی با افکارتون سرگرم شدید اشکالی نداره، خودتونو سرزنش نکنید، چون اون هم یکقضلوت دیگهاست.
.
.
.
.
از اینکه جایی نشستید و به یک نقطه خیره شدید چه احساسی دارید؟
آیا خودتونو از نگاه دیگران قضاوت میکنید؟
آیا مهمه که دیگرانی که شمارو نمیشناسن چی راجبتون فکر میکنن؟
.
هر قضاوتی هم یک فکر دیگهاس که در فضای اگاهیتون ظاهر میشه. این که چقدر واقعی هست یا نه ارتباطی به ما نداره.
شما فضایی هستید که به هرچیزی که درونش ظاهر میشه جواب مثبت میده. باهاش مبارزه نمیکنه و جلوشو هم نمیگیره.
اجازه بدید ظاهر بشن و خودشون راهشونو بگیرن و برن. شما فقط مجددا و مجددا توجهتونو بیارید به تنفستون و فضای مقابل.
.
.
.
هرچیزی که درون آگاهی شما ظاهر میشه توسط حواس شما در حال تجربه شدنه.
اگر قبلا رخ داده ذهنتون ازش داستانی نه چندان دقیق میسازه و به خوردتون میده و اگه هنوز اتفاق نیفتاده هم یک داستان تخیلی به کمک مدارک دم دست تحویلتون میده که قطعا هیچ شباهتی به واقعیتی که در آینده رخ خواهد داد نداره.
ولی شما الان تجربش میکنید. صداهایی رو توی گوشتون میشنوید. تصاویری رو میبینید و حتی بوهایی رو احساس میکنید که وجود ندارند و همین ها احساسات شما رو تحت تاثیر قرار میدن.
.
.
آیا از نشستن خسته شدید؟ درد و بی حرکتی باعث خواب رفتن پاهاتون شده؟
به این احساس خوب توجه کنید.
چه فرقی بین احساس کلافگیتون، درد، افکار و صداهای مزاحم وجود داره؟
.
.
.
وقتی با صداهای مزاحم و کلافگی حاصل از نشستن بودن میکنید کم رنگ و کم رنگ تر میشن تا جایی که دیگه حتی براتون آزار دهنده نیستن. پس به نشستن ادامه بدید و سعی کنید توجهتون به نفسهاتون باشه.
.
.
در دقایق پایانی ازتون میخوام یکبار دیگه به هرچیزی که درون آگاهی شما ظاهر میشه توجه کنید. هرچیزی از گذشته، حال و آینده. سعی کنید تفکیکشون کنید و فقط چیزهایی رو نگه دارید که همین الان در همین لحظه وجود دارند.
.
.
از این که با شکیبایی با دارما همراه هستید ازتون سپاسگزارم.
{موسیقی Moola Mantra }