پرش لینک ها

مسیر۱۵: راز ثروت

اگر هنوز اپیزودهای قبلی “مسیر” رو گوش ندادید، توصیه میکنیم ابتدا اون‌ها رو گوش کنید؛ چرا که همه‌ی اپیزودهای “مسیر” با هم مرتبط هستند.

برای خیلی از ما فقر به معنی نداری هست، ولی ما در این اپیزود مفهوم فقر و ثروت رو کمی متفاوت‌تر بررسی می‌کنیم. و تعاریف جدیدی برای ثروتمندی و نیازمند بودن ارائه میدیم. همچنین در این اپیزود به بررسی مفاهیم فقر فرهنگی و اجتماعی و … نیز می پردازیم.

تلگرام

Telegram

کست باکس

Castbox

گوگل پادکست

Google Podcast

اسپاتیفای

Spotify

برای خیلی از ما، فقر به معنی نداشتن است، ولی اینجا ما می‌خواهیم مفهوم فقر و ثروت را کمی عمیق‌تر بررسی کنیم.

فقر به معنی عدم وجود چیزی است. می‌توانیم با نیاز هم مترادفش کنیم.

بنابراین فقیر کسی نیست که ندارد، بلکه کسی است که نیاز دارد.

نیاز را من اینطور تعریف می‌کنم: فاصله‌ای است بین آن چیزی که هم اکنون تجربه می‌کنم با آنچه که می‌خواهم تجربه کنم.

از نظر من، کسی فقیر نیست که درآمد کافی و مال و اموال ندارد، بلکه کسی است که بین آنچه دارد با آنچه که ندارد فاصله‌ی زیادی را می‌بیند. این فاصله لزوماً فیزیکی نیست، می‌تواند فقط در ذهن ما باشد.

اگر فردی ۱ میلیون تومان پول در حسابش داشته باشد و برایش همین کافی باشد و فرد دیگری یک میلیارد تومان در حسابش داشته باشد و نیازش ۱۰۰ میلیارد تومان باشد برای خرید چیزی یا تجربه‌ی چیزی، فرد اول فقیرتر است یا فرد دوم؟

نیاز، همانطور که گفتم، فاصله‌ای است بین خود الانمان با تصویری از چیزی که می‌خواهیم داشته باشیم یا تجربه کنیم.

حالا کسی که از چند نفر در زندگی‌اش به میزان معقولی توجه می‌گیرد، مثل خانواده یا دوستان و حتی انسان‌های غریبه و آشنایی که به شکل روزمره ملاقات می‌کند، و کسی که وقت زیادی را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذراند به امید اینکه لایک و توجه بیشتری بگیرد، هم شامل همین تئوری فقر می‌شود.

فقر علمی و فرهنگی هم شامل همین تعریف می‌شود. اگر شما نیازی را برای یادگیری در خودتان و دیگران می‌بینید و این با آنچه تاکنون فراگرفته‌اید فاصله‌ی زیادی دارد، اسمش را فقر علمی یا فقر فرهنگی می‌گذاریم. نکته اینجاست که ما معمولاً این کلمات را برای دیگران استفاده می‌کنیم. کمتر پیش می‌آید بگوییم من فقر فرهنگی دارم.

ولی آیا به این فکر کرده‌ایم که آن فرد نیازی را برای یادگیری ندیده، بلکه این نیاز را ما داریم در ذهنمان خلق می‌کنیم و برچسب فقر فرهنگی می‌زنیم.

هیچ انسانی نمی‌تواند تمامی دانش‌ها و مهارت‌ها را یکجا داشته باشد. بنابراین اگر شما از جهاتی دارای دانش و مهارت نسبی بیشتری باشید، قطعاً از وجوه دیگر دانش و مهارت کمتری خواهید داشت.

اگر فردی حتی سواد ابتدایی خواندن و نوشتن را نداشته باشد و اصلاً به آن نیازی هم نداشته باشد در زندگی‌اش و از آنچه که دارد احساس رضایت و شادمانی کند و با خودش و دیگرانی که با او در ارتباطند در صلح و آرامش باشد، این فرد نه فقر علمی دارد و نه فقر فرهنگی، بلکه ثروتمند و رها است.

از همراهی شما سپاسگزارم.

اپیزودهای دیگر این فصل:

فصل های دارما مدیتیشن
این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.