اگر اپیزودهای قبل را نشنیدهاید، حتماً ابتدا آنها را گوش دهید، چرا که مبحث سطحینگری مستقیماً با آن دو مبحث در ارتباط است. پیشنهاد میکنم سایر اپیزودهای آن دو فصل را هم گوش دهید چون به درک صحیح شما از این فصل کمک میکند. فرض میکنم که شما آن دو فصل را گوش دادهاید و مطالب را درک کردهاید.
قبل از اینکه در مورد سطحینگری صحبت کنم، توضیح میدهم که سطحینگری بد نیست، یعنی در حقیقت ما قرار نیست چیزی را به خوب و بد تقسیم کنیم. حتی تعصب را هم دستهبندی نکردیم. اینجا فقط قرار است با این نوع نگرش آشنا شویم و اگر تصمیم گرفتیم سطحینگر باشیم، آگاهانه سطحینگر باشیم یا آگاهانه متعصب باشیم.
سطحینگری با زودباوری یا سادهلوحی مترادف نیست، ولی زودباوری میتواند نگرش سطحی را در یک فرد بوجود آورد. برایتان مثال میزنم.
امروز یک مطلب جدید را روی یک شبکه اجتماعی میخوانید. این مطلب هر مضمونی میتواند داشته باشد، سلامتی، سبک زندگی، پیام روانشناسی یا اجتماعی، یک خبر سیاسی یا هرچیز دیگری.
اینکه شما بدون تحقیق، بدون کنترل کردن منابع، بدون خواندن مقاله و کتاب مرتبط با این مطلب، بدون درخواست منبع، این موضوع را درست فرض کنید یا به یک دوره یا همایش شرکت کنید و فکر کنید کلی چیز یاد گرفتهاید و همهی آن چیزها را راستانگاری کنید یا مثال دیگر، یکی از دوستانتان یک موضوعی را به شما میگوید و شما بدون درخواست منبع و مرجع و بدون اینکه روی موضوع مطالعه کنید، وقت بگذارید و تأمل کنید، موضوع را میپذیرید و حتی ممکن است با دیگران هم به اشتراک بگذارید. این موضوع را ما به آن زودباوری میگوییم و اگر مشابه این مثالها در کل زندگی ما جاری باشد، یک نگرش سطحی را در ما شکل میدهد.
حالا عکس این موضوع هم صدق میکند، یعنی هر چیزی را که شما میبینید و میشنوید، بدون اینکه منبعش را بررسی کنید، بدون اینکه در موردش مطالعه و تحقیق کنید، بدون اینکه سؤال بپرسید و تأمل کنید، موضوع را به کل رد کنید و با تعصب با آن برخورد کنید چون در راستای آنچه شما بدیهی انگاشتهاید نیست یا با ایدئولوژی و دانستههای قبلی شما در تضاد است.
در دنیایی که ما الان زندگی میکنیم، یعنی دنیای شبکههای اجتماعی که پر از پیامهای کوتاه است، خیلی سخت میشود از سطحینگری دور ماند، چرا که ما را عادت میدهد به مطالب مفت و بدون تلاش. همهچیز برایمان ساده میشود و به پرسشهای عمیق جوابها و راهحلهای ساده داده میشود.
روزانه صدها جمله از نویسندگان و فیلسوفان و ژرفاندیشان در این شبکهها منتشر میشود، ولی درصد ناچیزی از کسانی که این گفتهها را نقل میکنند، حتی به خودشان زحمت نمیدهند کتاب کامل را مطالعه کنند. حتی فکر میکنیم گوش دادن به خلاصهی یک کتاب یعنی خواندن آن کتاب، در صورتی که این طور نیست. برای درک عمیق یک موضوع، خواندن یکبار و دوبار یک کتاب هم کافی نیست.
سطحینگری فقط منحصر به مسائل فلسفی و معنوی نیست، بلکه خیلی از همین سطحینگریها به نام علم و فیزیک کوانتوم و امروزه به نام هوش مصنوعی منتشر میشود، بدون اینکه ما اطلاعات عمیقی داشته باشیم، هر چیزی را با برچسب یکی از اینها میپذیریم، در صورتی که خود علم یک چیز جامد و غیرمتغیر نیست، بلکه یک فرآیند است که هر روز تغییر میکند. نمونه این هم بارها در همین دوران کرونا دیده شد که چندین ماه همهجا اعلام میکردند همه سطوح را ضدعفونی کنید، بعد یک مدت گفتند اصلاً از سطح منتقل نمیشود، ماسک بزنید.
اینکه شما در زندگیتان ژرفنگری را انتخاب میکنید یا سطحینگری کاملاً به خودتان و سبک زندگیتان مربوط است. خوب و بدی هم اینجا در کار نیست.
اگر تصمیم دارید نگرش عمیق داشته باشید، اولین راهش این است که بدانید مسائل بسیار پیچیدهتر از آن چیزی هستند که ما فکر میکنیم و میتوان هر موضوعی را از زوایای بیشماری بررسی کرد. قدم دوم این است که مطالعه کنیم، بدون منبع مستند و استدلال هر چیزی را نپذیریم، ساعتها روی یک موضوع تأمل و تفکر کنیم و بدون تعصب در موردش با دیگران، به خصوص کسانی که با ما همعقیده نیستند، صحبت کنیم.
ذکر این نکته لازم است که موضوع این فصل دارما به نحوی به ژرفنگری مربوط میشود. ما در این فصلها دنبال سادهسازی و دادن جوابهای ساده نیستیم. برعکس، دنبال پیچیدهسازی و پیدا کردن ابزار تفکر هستیم.