زندگی بر روی کرهی زمین از ابتدا برای انسان همیشه با ترس همراه بوده.
ترس از دست دادن داشتهها امری طبیعیه و در همهی انسانها و بسیاری دیگر از موجودات زنده مشترکه.
اما نحوهی نگرش ما به این ترسها میتونه به شدت اون رو تحت تأثیر قرار بده.
غلبه بر ترس همیشه با افزایش اعتماد به نفس همراهه. افرادی که با ترسهاشون مواجه میشن، به سرعت بر اونها فایق میشن و نه تنها از ترس رهایی پیدا میکنن بلکه یک احساس پیروزی درونی براشون به ارمغان میاد.
افرادی که به دلایل گوناگون قادر به رویارویی با ترسهاشون نیستن، اضطراب و دلواپسیای همیشگی رو به دوش میکشن، راههای چون انکار رو در پیش میگیرن یا دچار وسواس فکری میشن.
بخشی از ترسهای ما از عدم قطعیت ناشی میشه. موندن در فضای ابهام و عدم قطعیت همیشه ترسناکه. همانند اتاق تاریکیه که هر چیزی رو میشه توش تصور کرد.
زندگی در ابهام و عدم قطعیت فقط مختص ما انسانها نیست، بلکه تمام موجودات جهان در چنین عدم قطعیتی زندگی میکنن، هر لحظه اتفاقی خواهد افتاد که انتظارش رو ندارن.
ولی انسان تنها موجودیه که گاهگاه آنچنان غرق در خیالپردازی آینده میشه و برای خودش اضطراب ایجاد میکنه که زندگی حال رو رها میکنه.
انسان علاوه بر خیالپردازی به ابزار مقایسه هم مجهزه و هر لحظه خودش رو با دیگران مقایسه میکنه و نسبت به اون قضاوت میکنه که در امنیت هست یا خیر، و عدم قطعیت رو در مقایسه با انسانهای دیگه میسنجه.
همین ویروس کورونا رو در نظر بگیرید، اگر وضعیت ما همین بود ولی در کشورهای دیگه روزانه ۱۰ برابر بیشتر از کشور ما مرگ و میر اتفاق میافتاد، قطعاً ما خیلی هم خوشحال بودیم.
یا اگر وضعیت معیشتی و اقتصادی ما همین بود و کل دنیا به جز کشور ما درگیر جنگ جهانی بودن، قطعاً ما خیلی هم راضی میبودیم.
امروزه با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی امکانمقایسه بسیار زیاد شده و این باعث میشه ما بیشتر احساس ترس و عدم امنیت داشته باشیم.
این مدیتیشن کمک میکنه از ترسهامون فرار نکنیم و باهاشون نجنگیم، به وضعیت موجود آگاه باشیم و اضطراب ناشی از ترسمون رو مشاهده کنیم. این مشاهده و آگاهی به طور مستقیم بر کاهش اضطراب ما تأثیرگذاره.
لطفاً یک مکان ساکت و آرام، بدون مزاحمت پیدا کنید.
اگر حالت نشسته رو ترجیح میدید، مطمئن باشید کمرتون در حالت راحتی قرار گرفته و فشاری روش نیست،
شونهها رو بدید عقب، گردن رو صاف کنید و دستها
رو آروم روی پاهاتون قرار بدید.
اگه حالت خوابیده رو ترجیح میدید، مطمئن بشید فشاری روی کمر و گردنتون نیست و اگر نیاز هست، یک بالش زیر زانوتون بذارید.
هر موقع آماده بودید، چشماتون رو ببندید.
چند نفس عمیق بکشید و بدنتون رو آروم کنید.
تنفس عمیق بعدی رو باهم انجام میدیم، با ۴ شماره نفس عمیق و ۳ شماره حبس و ۴ شماره آروم بازدم انجام بدید.
نفس عمیق ۲ ۳ ۴، حبس ۲ ۳، بازدم ۲ ۳ ۴.
یکبار دیگه مجدد تکرار کنید.
نفس عمیق ۲ ۳ ۴، حبس ۲ ۳، بازدم ۲ ۳ ۴.
اجازه بدید تنفستون به ریتم طبیعی خودش برگرده.
به تنفس و بالا و پایین رفتن سینه و شکمتون توجه کنید.
به هوای سردی که وارد بینی میشه، بعد وارد ششهاتون میشه، گرم میشه و از بینیتون خارج میشه.
اگه گرفتگی تو عضلات بدنتون احساس میکنید، اون رو رها کنید.
پاهاتون رو آروم کنید.
دستهاتون کنار بدنتون بگذارید، کف دستها به سمت بالا و کاملاً ریلکس باشن.
پیشانیتون رو صاف کنید و تمام اجزای صورتتون رو آروم کنید.
دندوناتون رو به هم فشار ندید.
زبان رو از سقف دهان جدا کنید تا فکتون آزاد باشه.
گردن و سرشونه آروم و بدون گرفتگی باشه.
الان هیچ گرفتگی تو عضلات بدن شما نیست.
کل بدنتون تو حالت آروم و ریلکس قرار داره.
خودتون رو در یک فضای تاریک تصور کنید،
اولین قدمی که برمیدارید، متوجه میشید که لباس کمی به تن دارید و پابرهنه هستید،
کف پاهاتون با سطح ناصاف سنگهای زیر پاتون برخورد میکنه،
دستاتون رو در تاریکی جلوی روتون میگیرید و کورکورانه سعی میکنید آهسته قدم بردارید،
با کشیدن دستهاتون به اطراف، انگشتاتون با دیوارهای سرد و مرطوب برخورد میکنه،
حدس میزنید در ورودی یک غار باشید،
چون پشت سرتون هم تاریکی مطلقه، تصمیم میگیرید به حرکت به سمت جلو ادامه بدید،
در تاریکی مطلق، آهستهآهسته قدم برمیدارید، ضربان بالای قلبتون رو به همراه محکمتر شدن ماهیچههای بدنتون رو حس میکنید، با اینکه میدونید در محیطی هستید که قراره با ترسهای اصلی ذاتیتون مواجه بشید، اما این بار اومدید تا برای همیشه با خیلیهاشون کنار بیایید،
به حرکت ادامه بدید،
اضافه شدن آب روی سطح لغزندهی زیر پاتون رو حس میکنید، کمی سردتونه و ممکنه هر لحظهای زخمی بشید،
ولی ادامه میدید، اجازه میدید انگشتان دستتون با حرکت روی دیوار راه رو به شما نشون بدن،
همینطور که با ترس به مسیرتون ادامه میدید، به نظر میاد محیط غار در حال بزرگتر شدن باشه، بیشتر پیش میرید و کمکم حس میکنید به تالار دایرهواری وارد شدید که چکه کردن آب فرکانسش رو به هر سو میفرسته، تردید رو کنار میذارید، به راهتون ادامه میدید،
کمکم مطمئن میشید که وجود شما قدرت مقابله با هر شرایطی رو داره، همینکه کمی به خودتون مسلط میشید، رگههای نازک نور از دور پیدا میشن، شما جلو میرید، با سرعت بیشتر، و شکاف باریکی روی سقف میبینید که نور ازش وارد غار میشه، مطمئنید که شکاف به قدری که بتونید بدنتون رو ازش عبور بدید باز هست،
با دستانتون که هزار بار قویتر از حالت عادی هستن، وزن بدنتون رو از روی سنگهای کوچیک و بزرگ دیواره به بالا میکشید، با اینکه خستهاید اما ایمان دارید به ترسهاتون غلبه کردید و قدرتتون رو در این لحظه بسیار دوست دارید،
سرتون رو از شکاف عبور میدید،
باغ گل بسیار زیبایی رو روی سطح زمین میبینید، آخرین توانتون رو هم جمع میکنید و بدنتون رو از بین شکاف بالا میکشید،
روی زمین که از سبزه فرش شده دراز میکشید و نفسی تازه میکنید،
بوی علف تازه رو استشمام میکنید، صدای پرندهها رو میشنوید،
یک نفس عمیق بکشید و ششهاتون رو پر از هوای تازه کنید،
شما همیشه از پس هر مشکلی برمیآید، زندگی پر از اتفاقات مختلفه که شما رو به چالش میکشن،
این چالشها باعث رشد و قویتر شدن ما میشه،
بنابراین ازشون نترسید و با آغوش باز ازشون استقبال کنید،
یک نفس عمیق بکشید و چشماتون رو باز کنید.